پاورپوینت مکتب فقهی ملااحمد نراقی
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت مکتب فقهی ملااحمد نراقی دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت مکتب فقهی ملااحمد نراقی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت مکتب فقهی ملااحمد نراقی :
پاورپوینت مکتب فقهی ملااحمد نراقی
علاّمه ملاّ احمد نراقی ، در نراق کاشان ، در چهاردهم جمادی الآخر سال ۱۱۸۵ هـ.ق. ۱۱۵۰/هـ.ش.دیده به جهان گشود. او، بیش تر دانشهای رایج روزگار خویش را، در محضر پدر، ملا مهدی نراقی (۱۲۰۹هـ.ق.) فرا گرفت.
فهرست مندرجات
۱ – تبحر علمی
۲ – هجرت به عراق
۳ – مکاتب فقهی معاصر علامه
۴ – مکتب فقهی محقق اردبیلی
۴.۱ – آرای ویژه
۴.۱.۱ – فقهی
۴.۱.۲ – اصولی
۴.۲ – پیروان
۵ – مکتب فقهی وحید بهبهانی
۵.۱ – تلاش در دو عرصه سرنوشتساز
۵.۲ – ویژگیها
۵.۳ – پیروان مکتب
۶ – روش نگارش مستندالشیعه
۶.۱ – بسیاری پژوهش
۶.۲ – توجه به کتابهای مشهور و غیر مشهور
۶.۳ – در نظر گرفتن دیدگاه فقهای معاصر
۶.۴ – توجه به پیشینه مسائل فقهی
۶.۵ – در نظر گرفتن فتاوای علما
۶.۶ – توجه به ریشه دیدگاهها
۶.۷ – کندو کاو و جست و جوی
۶.۸ – پرهیز از درازگوییها
۶.۹ – دقت در لغات
۶.۱۰ – بیان مسائل ریاضی و نجوم به بهترین وجه
۶.۱۱ – اثرپذیری از کتابهای فقهی دیگر
۶.۱۱.۱ – بیان نمونه
۶.۱۱.۲ – بهره جستن علامه نراقی از کتب علما
۶.۱۱.۳ – نقد ادلههای موجود در آثار علما
۶.۱۲ – نقد دیدگاههای محقق اردبیلی
۶.۱۲.۱ – پاکی خمر
۶.۱۲.۲ – کفایت هر غسل از وضو
۶.۱۲.۳ – حکم وضو با غسل جنابت
۶.۱۳ – چیرگی بر ادبیات عرب
۷ – فهرست منابع
۸ – پانویس
۹ – منبع
تبحر علمی
علامه نراقی به برتریها و برجستگیها در دانشهایی چون: فقه ، اصول ، کلام ، حکمت و فلسفه ، ریاضیات و نجوم دست یافت و در بین همگنان خود درخشید و به زودی برکرسی استادی قرار گرفت وحلقه تدریس تشکیل داد و شماری را به آبشخورهای دانش ، ره نمود.
هجرت به عراق
به سال ۱۲۰۵هـ.ق.برای ژرفا بخشیدن و گستراندن دامنه دانش خویش و آگاهی از مکتبهای دیگر فقهی و اصولی، زادگاه خویش را به قصد نجف اشرف، ترک گفت.
[۱] آقا شیخ بزرگ تهرانی، الذریعه، ج۱، ص۳۷۱.
[۲] آقا شیخ بزرگ تهرانی، الذریعه، ج۱، ص۲۶۷.
[۳] آقا شیخ بزرگ تهرانی، الذریعه، ج۱، ص۱۴۵.
[۴] تاریخ ادبیات ایران، ج۴، ص۲۸۶.
[۵] زرکلی، الاعلام، ج۱، ص۲۶۰.
[۶] سید محسن امین جبل عاملی، اعیان الشیعه، ج۳، ص۱۸۳.
[۷] روضات الجنات، ج۱، ص۹۵-۹۹.
[۸] ریحانه الادب، ج۴، ص۱۸۳-۱۸۶.
[۹] الفوائد الرضویه، ج۱، ص۴۱.
[۱۰] قصص العلماء، ج۱، ص۱۰۳.
[۱۱] نقباء البشر (الکرام البرره)، ج۱، ص۱۱۶-۱۱۷.
[۱۲] میرزا حسین نوری طبرسی، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۳۸۳.
[۱۳] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۱، ص۱۲، مؤسسه آل البیت، قم.
[۱۴] عمر رضا کحاله، معجم المؤلفین، ج۲، ص۱۸۵.
[۱۵] مرآه الاحوال، ج۱، ص۲۳۵.
[۱۶] جامع السعادات، ج۱، مقدمه.
هجرت او به عراق ، همزمان بود با افروزش و درخشش چراغ فکری محمد باقر وحید بهبهانی و کم سویی چراغ مکتب فکری اخباریان .
وحید بهبهانی در کربلا ، میزیست، کربلا در این زمان، مرکز اخباریان بود.
شیخ یوسف بحرانی (۱۱۸۶هـ.ق) در حوزه کربلا درس فقه میگفت.در همین زمان، محمد مهدی بحرالعلوم (۱۲۱۲هـ.ق) شیخ جعفر کاشف الغطاء (۱۲۲۸هـ.ق) در حوزه نجف حوزه درسی گسترده و پررونقی داشتند.
ملا احمد نراقی ، در آغاز، وارد حوزه نجف شد و از محضر بزرگان آن حوزه بهره برد و آن گاه به حوزه کربلا رخت کشید و از خوان علمی عالمان آن دیار، بویژه سید علی طباطبایی (۱۲۳۱هـ.ق.) استاد برجسته حوزه کربلا استفاده کرد و آن گاه، به سال ۱۲۰۹هـ.ق.به کاشان برگشت.در کاشان حوزه درسی پردرخششی داشت.در این حوزه بود که شیخ انصاری (۱۲۸۱هـ.ق.) به محضر او بار یافت و توشه بر گرفت.
مکاتب فقهی معاصر علامه
برای درک و فهم جایگاه فقاهتی نراقی، بایسته است پیش از وارد شدن به بحث و به بوته بررسی گذاردن مکتب فقهی نراقی، به مکتبهای فقهی شناخته شده و رایج آن زمان، اشاراتی داشته باشیم.
مکتب فقهی محقق اردبیلی
محقق اردبیلی (۹۹۳هـ.ق.) با دقتها، باریک اندیشیها، همه سونگریها و ارائه راهکارهای جدید و پیشنهاد فرعهای جدید، فقیه دارای مکتب شناخته شد و فقیهان نامور بسیاری به مکتب او گرویدند.
فقیهان بزرگی همچون شیخ حسن عاملی (۱۰۱۱هـ.ق.) سید محمد موسوی عاملی (۱۰۰۹هـ.ق.) صاحب معالم الدین و صاحب مدارک الاحکام ، محقق سبزواری (۱۰۹۱هـ.ق.) محقق خوانساری (۱۰۹۸هـ.ق.) از پیروان مکتب محقق اردبیلی بشمارند.
[۱۷] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۱، ص۱۹۱، مؤسسه آل البیت، قم.
[۱۸] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۲، ص۳۹۵، مؤسسه آل البیت، قم.
[۱۹] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۲، ص۲۱۶، مؤسسه آل البیت، قم.
در برابر، فقیهانی نیز، به ناسازگاری با محقق اردبیلی برخاستهاند که از آن جملهاند:
شیخ یوسف بحرانی، شیخ بهاءالدین اصفهانی (۱۰۶۲ ـ ۱۱۳۷هـ.ق.) صاحب کشف اللثام، شیخ بهاءالدین عاملی (۱۱۳۰هـ.ق.) محمد باقر میرداماد (۱۱۴۰هـ.ق.) محمد تقی مجلسی (۱۰۷۶هـ.ق.) محمد باقر مجلسی (۱۱۱۱هـ.ق.).
اینان، دیدگاهها و آرای فقهی، اصولی و رجالی محقق اردبیلی را به بوته نقد کشیدهاند.
آرای ویژه
فقهی
۱.تمام غسلها ، انسان را از وضو بی نیاز میسازند.
[۲۰] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۱، ص۱۲۶، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
[۲۱] حسین بن جمال الدین محمد خوانساری، مشارق الشموس، ج۱، ص۶۹.
[۲۲] موسوی عاملی، مدارک الاحکام، ج۱، ص۳۶۱.
[۲۳] محقق سبزواری، ذخیره المعاد، ج۱، ص۴۹.
۲.سلام نماز واجب نیست. ۴
۳. طهارت ، شرط مس قرآن نیست.
[۲۴] محقق مقدس اردبیلی، زبده البیان، ج۱، ص۲۹.
۴. شراب حرام است، ولی نجس نیست.
[۲۵] محقق مقدس اردبیلی، زبده البیان، ج۱، ص۱۷۴.
۵.ماندن بر جنابت تا اذان صبح، گسستی در روزه وارد نمیسازد و نیز داخل شدن در اذان صبح، با حال جنابت، روزه را باطل نمیکند.
[۲۶] محقق مقدس اردبیلی، زبده البیان، ج۱، ص۸۴.
۶.بلند خواندن حمد و سوره، در نمازهای صبح، مغرب و عشاء، واجب نیست.
[۲۷] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۲، ص۲۲۴، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
۷. عقد کودک بازشناسانده خوب از بد، درست است.
[۲۸] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۸، ص۱۵۳، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
۸.این که قضاوت و داوری زنان حرام باشد، سخنی است در خور مناقشه.
[۲۹] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۱۲، ص۱۵، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
۹.حیلههای ربوی، پذیرفته نیست.
[۳۰] مقالات کنگره محقق اردبیلی، ج۹، ص۵۲۱.
۱۰. شریعت اسلام ، شریعت آسان و آسان گیر است و این قاعده، در فقه اهمیت بسیار دارد.
[۳۱] مقالات کنگره محقق اردبیلی، ج۹، ص۵۲۱.
از این دیدگاهها، فقیهان بسیاری اثر پذیرفتهاند و در نوشتههای فقهی آنان، به روشنی بازتاب یافته است، از جمله: مستند الشیعه
[۳۲] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۱، ص۱۲۶، مؤسسه آل البیت، قم.
[۳۳] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۱، ص۱۹۱، مؤسسه آل البیت، قم.
[۳۴] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۲، ص۳۵۹، مؤسسه آل البیت، قم.
[۳۵] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۲، ص۲۱۶، مؤسسه آل البیت، قم.
و جواهرالکلام .
[۳۶] نجفی جواهری، جواهرالکلام، ج۶، ص۷.
اصولی
۱. جمله خبریه دلالت بر وجوب نمیکند.
[۳۷] محقق مقدس اردبیلی، زبده البیان، ج۱، ص۲۹.
۲.در گاه ناسازگاری روایات ، خبر صحیح ، بر خبر حسن و موثّق ، پیش داشته میشود.
[۳۸] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۱، ص۸، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
[۳۹] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۱، ص۱۵۴، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
[۴۰] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۱، ص۱۵۸، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
[۴۱] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۲، ص۳۹۹، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
[۴۲] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۲، ص۴۵، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
[۴۳] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۳، ص۱۷۳، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
۳.خبر موثّق حجت نیست، مگر در موردهایی اندک، مانند حجت بودن خبر عبداللّه بکیر و ابان بن عثمان .
[۴۴] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۱، ص۱۵۷، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
[۴۵] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۲، ص۴۱، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
[۴۶] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۲، ص۲۸، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
[۴۷] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۲، ص۷۵، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
[۴۸] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۳، ص۳۶۲، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
[۴۹] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۳، ص۳۱۲، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
[۵۰] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۳، ص۳۱۰، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
[۵۱] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۳، ص۳۷۵، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
[۵۲] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۵، ص۲۹۸، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
۴.نادانی و سهل انگاری راوی، سبب ضعف اوست.
[۵۳] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۳، ص۱۵۱، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
[۵۴] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۷، ص۱۳۸، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
[۵۵] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۷، ص۱۷، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
[۵۶] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۱۴، ص۲۳۴، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
[۵۷] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۸، ص۲۹۷، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
۵.اعتماد و ثقه دانستن راوی از سوی پسینیان چون علامه حلّی (۷۲۶هـ.ق.) و ابن داود حلی (زنده در ۷۰۷هـ.ق.) معتبر است.
[۵۸] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۱، ص۳۲۹، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
[۵۹] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۲، ص۴۱۳، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
[۶۰] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۶، ص۳۱۵، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
[۶۱] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۷، ص۲۴۳، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
۶.قاعده اجماع کشّی ، در ثقه و مورد اعتماد بودن راوی مفید است، امّا در ثقه بودن دیگری کارایی ندارد و مفید نیست.
[۶۲] شیخ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ج۱، ص۷۰۵.
[۶۳] شیخ طوسی، اختیار معرفه الرجال، ج۱، ص۳۷۵.
[۶۴] علامه حلی، خلاصه الرجال، ج۱، ص۲۱.
[۶۵] خوئی، معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۶۰.
[۶۶] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۱، ص۲۹۳، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
[۶۷] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۱، ص۳۰۱، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
[۶۸] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۹، ص۳۱۳، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
[۶۹] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۹، ص۱۶۳، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
۷. خبر واحد ، تنها از راه سند ، اعتبار دارد و نشانهها وقرینههای خارجی در اعتبار آن، نقشی ندارند.
۸. روایتهای مرسله ، اعتباری ندارند اگر چه راویانی چون: محمد بن ابی عمیر (۲۱۷هـ.ق.)، احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی و صفوان بن یحیی باشند.
[۷۰] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۱، ص۱۲۵، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
۹.در روایات کتاب کافی، که سلسله سند آنها با محمد بن اسماعیل شروع میشود، گونهای ارسال وجود دارد.
زیرا مراد از محمد بن اسماعیل، اگر ابن بزیع باشد، ممکن نیست که کلینی او را دیده باشد.
[۷۱] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۲، ص۴۵۶، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
[۷۲] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۲، ص۴۵۵، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
[۷۳] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۳، ص۱۵۱، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
[۷۴] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۸، ص۴۵۰، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
۱۰.خبری که راوی مشترک دارد، اگر چه بازشناسانده شود، نسبت به خبری که راوی مشترک ندارد، مرجوح است.
[۷۵] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۱، ص۱۲۷، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
ناگفته نماند اینکه میگوییم پیروان مکتب اردبیلی و شماری از فقیهان بزرگ را در این ردیف قرار میدهیم، به این معنی نیست که اینان صددرصد پیرو بوده و هیچ گاه دیدگاه و نظر ویژهای نداشتهاند.
بلکه از اندیشهها، روشها و چگونگی استدلال و پذیرش پارهای از دیدگاههای فقیه صاحب مکتب از سوی فقیه دیگر پی میبریم که این فقیه ، پیرو مکتب آن فقیه است و البته فقیهی که در ردیف پیروان مکتب فقیهی دیگر قرار میگیرد، چه بسا دیدگاههای ویژهای داشته باشد و دیدگاههایی را نپذیرد و بر دیدگاههایی نقد بزند و….
پیروان
از این روی میبینیم پیروان مکتب اردبیلی، دیدگاههایی را از وی پذیرفته و دیدگاههایی را نپذیرفتهاند و اکنون به پارهای از دیدگاههایی که پذیرفته و گردن نهادهاند و این گونه پذیرفتنها، دلیل بر پیروی از مکتب وی به شمار میآید، اشاره میکنیم:
۱.در بسندگی غسل از وضو ، خوانساری،
[۷۶] حسین بن جمال الدین محمد خوانساری، مشارق الشموس، ج۱، ص۶۹.
سید محمد موسوی عاملی ،
[۷۷] موسوی عاملی، مدارک الاحکام، ج۱، ص۳۶۱.
محقق سبزواری ،
[۷۸] محقق سبزواری، ذخیره المعاد، ج۱، ص۴۹.
[۷۹] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۲، ص۳۵۹، مؤسسه آل البیت، قم.
همان گفتهاند که اردبیلی گفته است.
[۸۰] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۱، ص۱۲۶، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
۲.اردبیلی شراب را پاک میداند
[۸۱] محقق مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ج۱، ص۳۱۲، انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین، قم.
و به پیروی از وی، سید محمد موسوی عاملی،
[۸۲] موسوی عاملی، مدارک الاحکام، ج۲، ص۲۹۲.
محقق سبزواری،
[۸۳] محقق سبزواری، ذخیره المعاد، ج۱، ص۱۵۳.
و محقق خوانساری،
[۸۴] حسین بن جمال الدین محمد خوانساری، مشارق الشموس، ج۱، ص۳۳۳.
آن را پاک دانسته و فتوا به پاکی شراب دادهاند.
۳.اردبیلی، طهارت را در مس قرآن شرط نمیداند
[۸۵] محقق مقدس اردبیلی، زبده البیان، ج۱، ص۲۹.
و به پیروی از وی، صاحب مدارک نیز همین فتوا را داده است.
[۸۶] موسوی عاملی، مدارک الاحکام، ج۱، ص۲۴۱.
[۸۷] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۲، ص۲۱۷، مؤسسه آل البیت، قم.
مکتب فقهی وحید بهبهانی
وحید بهبهانی را مجدد قرن سیزدهم دانستهاند.
او، به حوزه کربلا اوج داد و آن را شکوفا ساخت و به بنیانهای علمی آن نیرو بخشید و تمام توان این حوزه قوی و توانا را در برابر یورش سهمگین اخباری گری قرار داد و این اندیشه خمودی آفرین را زمین گیر کرد.
مجادلهها و گفت و گوهای علمی او با شیخ یوسف بحرانی و تلاشهای پی گیرانه او در نقد اندیشههای اخباری گری، در صف استوار و به ظاهر گسست ناپذیر اخباریان، گسست سختی پدید آورد و آرایش آنان را به هم زد.
تلاش در دو عرصه سرنوشتساز
بهبهانی، در دو عرصه سرنوشت ساز و مهم، به تکاپو پرداخت:
۱.احیای مکتب اصول
۲.احیای اندیشههای رجالی و توجه به ثقه بودن و نبودن راویان.
بهبهانی، با تربیت و پرورش شاگردان برجسته، به حوزههای علمی شیعه رونق بخشید و آنها را از خمودی و فسردگی رهاند و با جلوگیری از پیشروی و دامن گستری اندیشه اخباری گری، حیات نوینی به کالبد حوزهها دماند.
ویژگیها
گرچه کتاب فقهی مهم او، زیر عنوان مصباح الظلام و شرح مفاتیح الشرایع ملا محسن فیض کاشانی (۱۰۹۱هـ.ق.) به چاپ نرسیده، ولی از آثاری که از وی در دسترس است و به چاپ رسیده، همچون: الرسائل الحائریه ، حاشیه مجمع الفائده و البرهان، تعلیقه منهج المقال و کتاب منتهی المقال (این اثر را ابوعلی محمد بن اسماعیل حائری مازندرانی (۱۲۱۶هـ.ق.) برابر آرای استاد خود وحید بهبهانی، سامان داده است.) میتوانیم به زوایایی از ویژگیهای مکتب وحید بهبهانی پی ببریم.
۱.نادیده نینگاشتن نقش قرینهها در اعتبار حدیث .
۲.توجه به قرینهها و نکتههای تاریخی، حدیثی و فقهی برای دریافت و کشف ثقه بودن راوی.
وی افزون بر دقت و باریک اندیشی روی متنهای رجالی به نکتههایی که از کتابهای حدیثی و فقهی و تاریخی میتوان برای ثقه بودن راوی بیرون کشید، توجه کرد و این روش، ویژه مکتب رجالی اوست.
۳.نقل اصحاب اجماع از راوی، سبب ثقه بودنِ راوی است.
[۸۸] بهبهانی، حاشیه مجمع الفائده و البرهان، ص۳۱.
[۸۹] منهاج المقال، ج۱، ص۱۲۹.
۴.ارسالهای اصحاب اجماع، حجّت هستند.
۵.مرسلهای صدوق اعتبار دارند.
۶.محمد بن اسماعیل که در صدر بسیاری از اسناد کتاب کافی قرار دارد، ثقه است و هیچ گونه ارسالی در سلسله سندهای کافی وجود ندارد.
۷. جمله خبریه ، دلالت بر واجب بودن میکند.
۸. خبر صحیح ، موثّق و حسن حجت هستند.
[۹۰] وحید بهبهانی، حاشیه مجمع الفائده و البرهان، ج۱، ص۴۳.
[۹۱] وحید بهبهانی، حاشیه مجمع الفائده و البرهان، ج۱، ص۶۴۹.
[۹۲] وحید بهبهانی، حاشیه مجمع الفائده و البرهان، ج۱، ص۱۳۸.
[۹۳] وحید بهبهانی، حاشیه مجمع الفائده و البرهان، ج۱، ص۱۳۱.
[۹۴] شیخ یوسف بحرانی، حدائق الناضره، ج۱، ص۳۷۹.
۹.در مقام ناسازگاری خبرها، تمام گونههای خبر واحد ، در یک ردیف قرار دارند.
۱۰.شهرت، جبران کننده ضعف سند است.
[۹۵] وحید بهبهانی، حاشیه مجمع الفائده و البرهان، ج۱، ص۱۱-۲۸.
[۹۶] وحید بهبهانی، الفوائد الحائریه، ج۱، ص۴۸۱-۴۹۱.
۱۱.روی گردانی فقیهان از حدیث، سبب سستی و وهن حدیث است.
۱۲.بر نشانههای رجالی همچون: شیخوخه اجازه ، ترضّی صدوق و… میتوان تکیه کرد.
[۹۷] وحید بهبهانی، الفوائد الحائریه، ص۳۴.
[۹۸] منتقی الجمان، ج۱، ص۸۵.
۱۳. خبر ضعیف مشهور بر صحیح غیر مشهور و روی گردانی شده از آن، پیش است.
[۹۹] وحید بهبهانی، الفوائد الحائریه، ج۱، ص۴۸۱.
سرآمد کسانی که اندیشههای فقهی اردبیلی را به بوته نقد گذاردهاند شیخ یوسف بحرانی است.
وی در حدائق الناضره ،
[۱۰۰] شیخ یوسف بحرانی، حدائق الناضره، ج۵، ص۶.
و لؤلؤه البحرین ،
[۱۰۱] بحرانی، لؤلؤه البحرین، ج۱، ص۴۵.
[۱۰۲] موسوی عاملی، مدارک الاحکام، ج۱، ص۳۷.
بارها بر سید محمد عاملی، اردبیلی و سبزواری خرده گرفته و اندیشههای فقهی آنان را به بوته نقد گذارده و در مسأله دلالت صیغه امر بر وجوب(که سبزواری منکر آن است) ازخرده گیری و نقد پا را فراتر گذارده و انکارکننده آن را تا مرز کفر رسانده است.
خرده گیریها و نقدهای گسترده بحرانی و دیگر فقیهان به اردبیلی و پیروان مکتب وی، سبب شد، محمد باقر وحید بهبهانی (۱۲۰۵هـ.ق.) با بینش گسترده وارد میدان فقاهت شود و مکتب فقهی جدیدی را پی بریزد.
که نه کاستیهای مکتب اخباری را داشته باشد و نه تندرویهای پیروان مکتب اردبیلی را.
مکتب وحید بهبهانی با پیش گرفتن این روش و در شکستن مکتب اخباری و پی ریز مکتب توانای اصولی، اوج گرفت و با پرورش یافتن شاگردان نامور و برجسته در این مکتب، نزدیک به دو قرن در کانون توجه علمی بود و پرتوافشانی میکرد.
پیروان مکتب
فقیهانی که در مبانی اصولی، رجالی و فقهی در شعاع این مکتب حرکت کردهاند بسیارند که از جمله میتوان از شخصیتهای زیر نام برد:
۱. سید علی طباطبائی (۱۲۳۱هـ.ق.) نگارنده ریاض المسائل .
۲. میرزا ابوالقاسم قمی (۱۲۲۱هـ.ق.) نگارنده غنائم الایام .
۳. سید محمد جواد عاملی (۱۲۲۸هـ.ق.) نگارنده مفتاح الکرامه .
۴. سید محمد باقر شفتی (۱۲۶۰هـ.ق.) نگارنده مطالع الانوار .
۵. محمد صالح برغانی (۱۲۷۲هـ.ق.) نگارنده غتیه المعاد .
[۱۰۳] قصص العلماء، ج۱، ص۱۵۷.
[۱۰۴] میرزا حسین نوری طبرسی، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۳۸۴.
[۱۰۵] الفوائدالرضویه، ج۱، ص۵۷۴.
[۱۰۶] روضات الجنات، ج۷، ص۱۴۲.
۶.ملا مهدی نراقی (۱۲۰۹هـ.ق.) نگارنده معتمد الشیعه .
سرآمد پیروان مکتب فقهی وحید بهبهانی، ملا احمد نراقی و نویسنده مستند الشیعه است.
اینان، خود را از سخت گیریهای مکتب اردبیلی و پیروان آن مکتب، از جمله سید محمد عاملی (۱۰۰۹هـ.ق.) و شیخ حسن عاملی (۱۰۱۱هـ.ق.) به کنار کشیدهاند و بر این باورند که:
۱. روایات ، از هر گونه که باشد، حجت است.
یعنی معیار حجت بودن اخبار در نزد آنان وثوق و اطمینان به جاری شدن روایت بر زبان معصوم است.
[۱۰۷] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۸، ص۱۰۳، مؤسسه آل البیت، قم.
[۱۰۸] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۸، ص۶۴، مؤسسه آل البیت، قم.
۲.شهرت، سستی و ضعف سند را جبران میکند.
[۱۰۹] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۱، ص۵۹، مؤسسه آل البیت، قم.
[۱۱۰] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۲، ص۱۹، مؤسسه آل البیت، قم.
[۱۱۱] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۴، ص۱۳۵، مؤسسه آل البیت، قم.
[۱۱۲] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۹، ص۱۵۹، مؤسسه آل البیت، قم.
[۱۱۳] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۱۱، ص۱۲۲، مؤسسه آل البیت، قم.
۳.مورد اطمینان و ثقه بودن راویان را با نشانهها و قرینههای گوناگون میتوان ثابت کرد.
[۱۱۴] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۱، ص۷۴، مؤسسه آل البیت، قم.
[۱۱۵] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۱۷، ص۶۰، مؤسسه آل البیت، قم.
۴.نادانی و سهل انگاری راوی، سبب ضعف راوی نمیشود.
[۱۱۶] وحید بهبهانی، حاشیه مجمع الفائده و البرهان، ج۱، ص۶۶۲.
[۱۱۷] وحید بهبهانی، حاشیه مجمع الفائده و البرهان، ج۱، ص۷۱۰-۷۱۱.
۵.قرینهها، افزون بر سند، در اعتبار روایت نیز، اعتبار دارند.
اکنون که به گونه سربسته با ویژگیهای هر دو مکتب آشنا شدیم، مکتب فقهی نراقی را برابر آنچه که از دیدگاهها و اندیشههای وی در مستند الشیعه بازتاب یافته، بررسی میکنیم.
روش نگارش مستندالشیعه
مستند الشیعه، با موشکافیها، دقتها و باریک اندیشیهای نراقی، جایگاه ویژهای در بین فقیهان شیعه پیداکرده است.
سید کاظم طباطبایی یزدی ، در نوشتن عروه الوثقی ، به مستند الشیعه، بسیار توجه داشته و به شاگردان خود سفارش میکرده که به این اثر بزرگ و دقیق، توجه ویژه داشته باشند.
بسیاری فروع، جست و جو در دیدگاهها، بررسی فراز و نشیبهای یک فتوا ، وجوه بین روایات ، پرهیز از جمعهای تبرّعی، دوری گزیدن، از ردّ وایرادهای بی روّیه، پژوهش و کندو کاو در نتیجههای گوناگون حدیث، نمایاندن ترتیب و وجوه بلاغی احادیث و….از مهمترین ویژگیهای مستند الشیعه است.
دراین جا، به شرح، به پارهای از ویژگیهایی که مستند الشیعه را پر درخشش کرده و در قلّه قرار دادهاند، میپردازیم:
بسیاری پژوهش
آنچه که در مستند بسیار جلوه گری دارد وبه چشم میخورد و هر وارد شونده به این بوستان را شادمان میسازد و به شگفتی وا میدارد، بسیاری پژوهش نویسنده است.
فقیه نامور، ملا احمد نراقی، بسیار تلاش ورزیده و خود را به رنج و زحمت افکنده، تا همه فتواهای فقیهان بزرگ را در سالها و قرنها پیاپی گرد آورد و به بررسی آنها بپردازد.
نمیتوان گفت در نقلها، به مفتاح الکرامه تکیه کرده؛ زیرا هر کجا که از دیگری نقل کرده باشد (محکی) میگوید و دیگر آنکه مفتاح الکرامه (۱۲۲۸هـ.ق.) در عصر نراقی نگاشته شده و دور است که نسخههای آن تکثیر شده و به دست نراقی رسیده باشد.
با سنجیدن مستندالشیعه، با دیگر کتابهای فقهی، این نتیجه به دست میآید که این اندازه کندوکاو و پژوهش در کتابهای فقهی دیگر دیده نمیشود.
ملا احمد نراقی دیدگاههای فقهی را از زمان احمد بن جنید اسکافی (۳۸۱هـ.ق.) و حسن بن ابی عقیل عمانی تا زمان خود نقل میکند و به بوته بررسی مینهد.
این برتری کار نراقی را مینمایاند.
نراقی برخلاف دو دسته از فقیهان روشی را برگزیده که فقیه را بهتر و آسان تر به سرچشمه حقیقت میرساند.
شماری از فقیهان در نگارشهای فقهی، تنها به فقه پیشینیان نظر دارند.
یعنی گستره کار فقهی و کندوکاو آنان در این عرصه، از احمد بن جنید اسکافی (۳۸۱هـ.ق.) تا محمد بن ادریس حلّی (۵۹۸هـ.ق.) را در بر میگیرد و درنگ و کندوکاوی روی دیدگاههای پسینیان و آثار آنان ندارند.
در حالی که وارسی و ژرف کاوی یک مسأله در دورههای گوناگون، با همه فراز و نشیبها، سبب میگردد، فقیه به زوایای پنهان و ناآشکار فتوا و حدیث آگاهی یابد و به نکتههای نوی دست پیدا کند.
با بررسی دیدگاههای فقیهان پسین، گاه پیش میآید که دیدگاهی در برابر، قرار میگیرد که بهطور کامل با دیدگاه پشینیان ناسازگاری دارد و این ناسازگاری راه گشا میشود و فتوای فقیه پسین، گرهی را میگشاید و باری را از دوشها بر میدارد و….
از باب نمونه، درباره آب چاه، فقیهان، تا عصر محقق حلّی (۶۷۵هـ.ق.) بر این باور بودند: همین که چیز نجس در آن بیفتد، آب چاه نجس میشود
[۱۱۸] انتصار، ج۱، ص۱۱.
[۱۱۹] سرائر، ج۱، ص۹۶.
[۱۲۰] ابن زهره حلبی، غنیه النزوع، ج۱، ص۵۵۱.
[۱۲۱] شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۱، ص۲۴۰.
[۱۲۲] المهذب البارع، ج۱، ص۲۱.
[۱۲۳] شیخ طوسی، مبسوط، ج۱، ص۱۱.
و باید آب بیرون کشیده شود.
سپس درباره اینکه چقدر آب آن باید بیرون کشیده شود و چگونگی آن، بسیار سخن گفتهاند.
ولی علامه حلّی (۷۲۶هـ.ق.) در این باب دگرگونی پدید آورد و با دیدگاهی که ارائه داد، یک دشواری بزرگی را از سر راه مردم برداشت.
او فتوا داد: آب چاه، در حکم کرّ است؛ زیرا مادّه دارد و نجس نمیشود مگر در برخورد با پلیدی ، در رنگ ، بو و مزّه آن دگرگونی پدید آید.
[۱۲۴] علامه حلی، تذکره الفقهاء، ج۱، ص۲۵.
[۱۲۵] علامه حلی، مختلف الشیعه، ج۱، ص۲.
[۱۲۶] علامه حلی، تحریر الاحکام، ج۱، ص۴.
[۱۲۷] علامه حلی، قواعدالاحکام، ج۱، ص۵.
او، پس از سالیان دراز، با شهرت پیشینیان به ناسازگاری برخاست و با اجماع آنان در افتاد و به روایت اسماعیل بن جابر ، جامه عمل پوشاند.
این حرکت علمی قوی و استوار بر مبانی، فتوای پیشینیان را از عرصه بیرون راند.
گروهی از فقیهان راه دیگری را در پیش گرفتند.
اینان، دیدگاههای پیشینیان را نادیده انگاشتند و در نگارش رسالهها و کتابهای فقهی خود، به جز جواهر، به نوشتهها، کتابها و رسالههای فقهی دیگر، بویژه کتابهای پیشینیان، توجه نداشتند و حتی از درنگ روی لغت و کتابهای لغوی، پرهیز میکردند.
روشن است که دو روش یاد شده، چه روش آنان که از دایره فکری پیشینیان پا فراتر نگذارده و چه روش آنان که افق دیدشان از جواهر فراتر نرفته، ره به جایی نمیبرد و با کاستیهایی که دارند، نمیتوانند فقه جامع، همه سویه، فراگیر، دقیق و فنی پی بریزند.
راه کمال، همان راهی است که نراقی پیموده است.
وی در زیر هر مسألهای، به دیدگاهها، از عصر ابن جنید ، تا زمان خود توجه کرده است.
توجه به کتابهای مشهور و غیر مشهور
او در این تلاش گسترده، تنها به کتابهای مشهور پیشینیان بسنده نکرده، بلکه کتابهای مشهور و غیر مشهور را در کانون توجه قرار داده است.
از باب نمونه، او به فتوای شاذ و نادر ابن جبرئیل قمی ،
[۱۲۸] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۴، ص۱۸۵، مؤسسه آل البیت، قم.
[۱۲۹] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۴، ص۱۹۱-۱۹۵، مؤسسه آل البیت، قم.
علی بن ابراهیم قمی
[۱۳۰] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۴، ص۱۹۵، مؤسسه آل البیت، قم.
(۳۲۹هـ.ق.) علی بن طاوس حلّی (
[۱۳۱] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۴، ص۱۹۹، مؤسسه آل البیت، قم.
) (۶۶۴هـ.ق.) ابوالفتوح رازی ،
[۱۳۲] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۴، ص۱۹۱، مؤسسه آل البیت، قم.
ابن شهر آشوب و نیز نظر افکنده و از آنها سخن به میان آورده است.
در نظر گرفتن دیدگاه فقهای معاصر
ویژگی دیگر اینکه حتی دیدگاه فقیهان عصر خود و نزدیک به عصر خود را از نظر دور نداشته و در اثر خود از آنها استفاده کرده است، از جمله:
از دیدگاههای شیخ حر عاملی در وسائل الشیعه ، علامه مجلسی در بحار الانوار و سید نعمت اللّه جزایری در شرح تهذیب الاحکام .
توجه به پیشینه مسائل فقهی
توجه به سیر مسأله، فقهی در قرنهای گوناگون و پی گیری فراز و نشیبهای آن، از این روی، او، فقیهان را دسته بندی کرده است.
پیشینیان را با عنوان، طبقه اولی، پسینیان را با عنوان طبقه ثانیه، پسینیان پسینیان را با عنوان طبقه ثالثه، میشناساند.
[۱۳۳] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۱، ص۲۲۵، مؤسسه آل البیت، قم.
[۱۳۴] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۱، ص۲۱۴، مؤسسه آل البیت، قم.
[۱۳۵] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۱، ص۴۵، مؤسسه آل البیت، قم.
[۱۳۶] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۱، ص۲۷۰، مؤسسه آل البیت، قم.
[۱۳۷] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۱، ص۲۷۴، مؤسسه آل البیت، قم.
[۱۳۸] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۱، ص۳۸۱، مؤسسه آل البیت، قم.
[۱۳۹] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۱، ص۳۳۰، مؤسسه آل البیت، قم.
[۱۴۰] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۲، ص۲۷۴، مؤسسه آل البیت، قم.
[۱۴۱] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۲، ص۳۵۴، مؤسسه آل البیت، قم.
[۱۴۲] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۳، ص۱۹، مؤسسه آل البیت، قم.
[۱۴۳] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۳، ص۱۸۴، مؤسسه آل البیت، قم.
[۱۴۴] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۳، ص۴۲۷، مؤسسه آل البیت، قم.
[۱۴۵] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۳، ص۱۸۸، مؤسسه آل البیت، قم.
[۱۴۶] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۳، ص۴۳۳، مؤسسه آل البیت، قم.
[۱۴۷] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۴، ص۲۵، مؤسسه آل البیت، قم.
[۱۴۸] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۴، ص۶۳، مؤسسه آل البیت، قم.
[۱۴۹] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۴، ص۳۶۱، مؤسسه آل البیت، قم.
[۱۵۰] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۴، ص۲۵۸، مؤسسه آل البیت، قم.
[۱۵۱] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۴، ص۳۷۶، مؤسسه آل البیت، قم.
مراد از طبقه اولی، همان پیشینیان از فقیهانند: احمد بن جنید اسکافی (۳۸۱هـ.ق.) تا محمد بن ادریس حلّی (۵۹۸هـ.ق.).
مراد از طبقه ثانیه، از محقق حلّی (۶۷۵هـ.ق.) تا محقق اردبیلی (۹۹۳هـ.ق.) است.
مراد وی از طبقه ثالثه، از دوره شاگردان محقق اردبیلی، از سال ۱۰۰۰هـ.ق.به بعد، تا سالهای ۱۱۵۰ هـ.ق.است؛ یعنی فقیهانی چونان: سید محمد موسوی عاملی (۱۰۰۹هـ.ق.) شیخ حسن عاملی (۱۰۱۱هـ.ق.) محمد تقی مجلسی (۱۰۷۶هـ.ق.) محمد باقر مجلسی (۱۱۱۱هـ.ق.) محدث عاملی (۱۱۱۴هـ.ق.) محقق سبزواری (۱۰۹۱هـ.ق.) محقق حسین خوانساری (۱۰۹۸هـ.ق.) آقا جمال خوانساری (۱۱۲۵هـ.ق.) فیض کاشانی (۱۰۹۱هـ.ق.) شیخ بهائی (۱۱۳۰هـ.ق.) میرداماد (۱۱۴۰هـ.ق.) فاضل جوا د (۱۱۴۰هـ.ق.) فاضل هندی (۱۱۵۷هـ.ق.) نراقی از محدث بحرانی ، با عنوان مشایخنا المحدثین،
[۱۵۲] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۴، ص۴۳۸، مؤسسه آل البیت، قم.
از فاضل هندی، با عنوان بعض الأجلّه،
[۱۵۳] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۸، ص۱۵۱، مؤسسه آل البیت، قم.
[۱۵۴] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۸، ص۲۰۵، مؤسسه آل البیت، قم.
[۱۵۵] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۸، ص۲۰۶، مؤسسه آل البیت، قم.
[۱۵۶] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۸، ص۲۲۰، مؤسسه آل البیت، قم.
از علامه حلّی (۷۲۶هـ.ق.) و محقق حلّی (۶۷۵هـ.ق.) با عنوان فاضلین
[۱۵۷] روضات الجنات، ج۲، ص۱۲۳.
[۱۵۸] منهاج المقال، ج۱، ص۳۵.
[۱۵۹] المهذب البارع، ج۱، ص۸۶.
[۱۶۰] التنقیح الرائع، ج۱، ص۱۰.
از محقق اول (حلّی) و محقق ثانی و (کرکی)، با عنوان اوّلین، یا با محققین و از شهید اول و ثانی، با عنوان شهیدین یاد میکند.
ملا احمد نراقی، به فقیهان هم روزگار خویش، توجه ویژه داشت.
در مَثَلْ از نگاشتههای پدر، ملا مهدی نراقی ، معتمدالشیعه و اللوامع ، نگاشته استادش محمد باقر وحید بهبهانی ، مصابیح الظلام فی شرح مفاتیح الشرایع، بهره فراوان برده است.
وی، از بهبهانی، با عنوان: بعض مشایخنا المحققین،
[۱۶۱] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۳، ص۴۴۶، مؤسسه آل البیت، قم.
[۱۶۲] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۳، ص۴۱۵، مؤسسه آل البیت، قم.
[۱۶۳] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۳، ص۴۸۰، مؤسسه آل البیت، قم.
[۱۶۴] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۴، ص۴۳۸، مؤسسه آل البیت، قم.
[۱۶۵] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۴، ص۴۴۳، مؤسسه آل البیت، قم.
[۱۶۶] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۴، ص۱۶۴، مؤسسه آل البیت، قم.
از محمد مهدی بحرالعلوم (۱۲۱۲هـ.ق.) با عنوان بعض ساده مشایخنا
[۱۶۷] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۳، ص۴۳۸، مؤسسه آل البیت، قم.
[۱۶۸] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۳، ص۴۸۰، مؤسسه آل البیت، قم.
[۱۶۹] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۳، ص۴۱۵، مؤسسه آل البیت، قم.
و از سید علی طباطبایی (۱۲۳۱هـ.ق.) بعض مشایخنا
[۱۷۰] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۱۷، ص۲۳۱، مؤسسه آل البیت، قم.
و از میرزای قمی ، با عنوان بعض المعاصرین،
[۱۷۱] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۱۷، ص۱۱۷، مؤسسه آل البیت، قم.
[۱۷۲] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۱۷، ص۱۴۷، مؤسسه آل البیت، قم.
یاد میکند.
در نظر گرفتن فتاوای علما
وی، افزون بر کتابهای فقهی، کتابهایی که در ردیف کتابهای اخبار شمرده میشود نیز، توجه کامل داشته و فتواهای پدیدآورندگان آنها را نیز در نظر میگرفته است.
مانند فتواهای شیخ بهائی (۱۱۳۰هـ.ق.) در الحبل المتین ، فیض کاشانی (۱۰۹۱هـ.ق.) در الوافی، محدث عاملی در وسائل الشیعه.
پس مراد وی از طبقه ثالثه، تا حدود سالهای ۱۱۵۰هـ.ق.و در نهایت تا ۱۲۰۰هـ.ق.را در بر میگیرد.
وی محدث بحرانی را جزء طبقه ثالثه برشمرده است.
[۱۷۳] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۴، ص۱۹۸، مؤسسه آل البیت، قم.
تصحیح کنندگان کتاب مستندالشیعه و دیگر محققان، اردبیلی و سبزواری را از پسینیان برشمردهاند که اشتباه است.
البته خود نراقی، گاه از فقیهان پس از سال ۱۰۰۰هـ.ق.
با عنوان: متأخری المتأخرین یاد میکند و گاهی نیز از فقیهانی همچون سبزواری (۱۰۹۱هـ.ق.)، محدث بحرانی (۱۱۸۶هـ.ق.)، فاضل هندی (۱۱۵۷هـ.ق.) با عنوان: متأخرین، یاد کرده است.
در مثل مینویسد:
(جمع من المتأخرین، منهم صاحب الذخیره.)
[۱۷۴] ملا احمد نراقی، مستند الشیعه، ج۱۲، ص۷۰، مؤسسه آل البیت، قم.
نراقی در نقل دیدگاهها، به دیدگاههای زیر نیز اشاره میکند که به جز مستندالشیعه در جایی دیگر آنها را نمیتوان یافت.
توجه به ریشه دیدگاهها
وی در گاه یاد کرد دیدگاهها، دلیل هر یک را یادآور میشود و به نقد آنها میپردازد و دیدگاهی را بر میگزیند و دلیل آن را هم به روشنی بیان میکند.
از باب نمونه در مسأله پیروی مأموم
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.