پاورپوینت تاملی در کتاب الوسطیه فی الاسلام


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
2 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت تاملی در کتاب الوسطیه فی الاسلام دارای ۵۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت تاملی در کتاب الوسطیه فی الاسلام،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت تاملی در کتاب الوسطیه فی الاسلام :

مؤلف اعتدال در اسلام را دستمایه کار خود قرار داده و به این موضوع شناخته شده و تقریبا بدیهی از دیدگاهی دیگر نگریسته است.
مؤلف مشکل اصلی جهان اسلام را نه عوامل بیرونی چون استکبار جهانی یا صهیونیزم، که عاملی درونی، یعنی از میان رفتن حالت اعتدال می داند.
کتاب در یک مدخل، سه باب و یک خاتمه سامان یافته است: در مدخل کتاب تعریف لغوی و اصطلاحی «وسط » به استناد منابع لغوی و قرآن کریم آمده است. در معنای اصطلاحی نیز معنای لغوی حفظ شده است و از نظر علما حالت پسندیده برآمده از عقل سلیم و فطرت است که مانع از گرایش به افراط و تفریط می شود.
باب اول درباره حدود و اندازه های اشیا است. مؤلف معتقد است که هر حقیقتی، چه عینی و چه انتزاعی و چه جعلی، حد وحدودی دارد و خداوند متعال برای هر چیزاندازه ای معین کرده است. خداوند خوددر سیزده آیه از سوره های قرآن به این مطلب تصریح دارد. مانند «قد جعل الله لکل شی ء قدرا» و «کل شی ء عنده بمقدار». حال که خداوند، که قادر مطلق است، خود را به محدود و معین کردن اشیا ملزم کرده است، آیا ما می توانیم از این حدود فراتر برویم؟
حقایق شرعی، چه حلال و چه حرام آن، دارای حدودی است و کاستی از آنها تفریط و افزودن بدانها غلو است.
در اینجا مؤلف به افراط و تفریط و نمونه های آن در زندگی عادی اشاره می کند و زیانهای آنها را برمی شمارد. سپس افراط و تفریط را در مفاهیم دینی و رفتارهای دینی بیان می کند و هر دو را پا فراتر گذاشتن از مقاصد شریعت می داند.
در باب دوم مؤلف بحث علمی درباره اعتدال دارد. در فصل نخست آن، با نقل اشعار و اقوالی از متفکران وشاعران، توجه آنان را به اهمیت این گرایش نشان می دهد. سپس دیدگاه حدوسط را از نظرگاه فلاسفه اسلامی باز می نماید. در این مبحث ریشه فضیلتها سه چیز دانسته شده است: حکمت، عفت و شجاعت که هرسه حدوسط میان افراط و تفریطدرقوای عاقله، شهویه وغضبیه است وهماهنگی این سه مولد عدالت است.این نظرگاه، که از ارسطو گرفته شده است، بتفصیل و با تایید بیان شده است.
در دومین فصل این باب که کمتر از یک صفحه است مؤلف می گوید اعتدال در همه شؤون زندگی فردی و اجتماعی فرد و در تمام امور حاکم و مورد قبول خردمندان است.
در باب سوم که مفصلترین باب کتاب است مؤلف در سه فصل درباره اعتدال دراسلام بحث می کند. نخست پنج آیه راکه ماده «وسط » و مشتقات آن در آنها به کاررفته است، نقل و دوتا از آنها را تفسیرمی کند. سپس با بیان اینکه اصول اسلام براساس اعتدال نهاده شده است، از افراط وتفریط در مفاهیم دینی و غلو در اعتقادات اسلامی سخن می راند و نمونه ای از آن را ازنوشته دکتر رمضان البوطی در نقدتفکرشیعی و بویژه حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه نقل می کند، که به این مطلب در ملاحظات خود خواهیم پرداخت.
آنگاه مؤلف از نقش اعتدال برای استنباط احکام فقهی سخن می گوید و با تعیین ضوابط و در نظرگرفتن موارد استثنایی می گوید که ما می توانیم از این قاعده در ابواب فقه کمک بگیریم. این ضوابط شش تا هستند بدین شرح:
اعتدال در چهارچوب کلیات اسلامی و براساس روح آن باشد.
با ضروریات دین مغایرت نداشته باشد.
اسلام در آن مساله موضع خاصی از قبیل سختگیری یا آسانگیری نداشته باشد و معتقد به زیاده و نقصان در آن نباشد. مثلا لزوم چهار شاهد برای اثبات زنا یا یک شاهد برای اثبات برخی موارد خاص.
در امور منصوصه نباشد.
به مفسده و خطر بزرگتری منجر نشود.
در موارد دائمی و امور مستمر نه کوتاه مدت و ضربتی باشد.
آنگاه مؤلف دلایلی از عقل و نقل برای مشروعیت به کار بستن اعتدال می آورد و می کوشد با ذکر مواردی از فقه اسلامی (در حقیقت فقه حنفی که مقبول مؤلف و به همین دلیل فقه وسط و معتدل است!) گفته خود را مستند می کند. پس از آن مؤلف به بحث از افراط و تفریط در زندگی شرعی افراد می پردازد و انواع آن را برمی شمارد و با آوردن نمونه هایی از برخورد پیامبر اکرم وصحابه راه درست از نادرست را بازمی نماید.
سپس مؤلف به جایگاه این قاعده در اسلام می پردازد و می گوید امت اسلامی از هر نظر وسط و معتدل هستند و اساسا دین اسلام دین اعتدال است. مهبط وحی وسط زمین و محل ارتباط قاره ها و میانه شمال و جنوب و شرق و غرب و رابط راههای آبی با راههای خشکی است و حتی برخی عالمان مسلمان پس از بحث و کاوش دریافته اند که مکه و در قلب آن بیت الحرام، مرکز کره زمین است(ص ۱۴۱-۱۳۹).
اعتدال برهمه زندگانی مسلمانان حاکم است و این امت وسط باید بر دیگر امتها شاهد باشد.
نتیجه این اعتدال، توازن در وجود و خودیابی مسلمانان و حفظ خویش از آفت افراط و تفریط است.
در پایان این باب طی دو صفحه مواردی از اعتدال و میانه روی پیامبر اکرم ص در امور زندگانی و توصیه های ایشان به اصحاب آورده شده است. آنگاه طی دو صفحه گفته های برخی از معاصران، مانند محمد رشید رضا و محمد عبده درباره اعتدال آمده است.
خاتمه کتاب در پنج بند که به گفته مؤلف شاه بیت این کتاب است به این شرح آمده است:
اعتدال اسلامی، آن هم در همه چیز، سمبل حرکت این آیین است و همه انسانها بدان خوانده شده اند.
اعتدال در همه اصول و فروع اسلام، چه عبادیات و چه اجتماعیات، رعایت شده است.
رعایت توازن در امور معاد و معانی بارزترین جلوه اعتدال در اسلام است.
اعتدال در اسلام قاعده است و سختگیری یا آسانگیری در برخی از احکام و موارد خاصی استثناست.
هرگونه افراط و تفریط، غلو یا تساهل،عقلا و شرعا ممنوع و از روح اسلامی و منطق انسانی سلیم به دور است (ص ۱۶۰).
حسن ختام مباحث کتاب، این گفته امام شاطبی (در الموافقات) است: «فلوسط هو معظم الشریعه و ام الکتاب ». خلاصه مطالب و فهرست منابع در پایان کتاب آمده است.
مساله اعتدال و نقش آن در زندگانی مسلمانان و حتی غیرمسلمانان آنقدر بدیهی است که هرکس درباره آن حداقل آیه ای، حدیثی، بیتی و یا ضرب المثلی می داند. آیاتی درباره اعتدال در انفاق (فرقان، ۶۷ و اسراء،۲۹)، خوردن و نوشیدن (اعراف،۳۱)، راه رفتن و روش زندگی (لقمان،۱۹) گویای اهمیت این حالت در زندگانی فردی و اجتماعی است.
سعدی متاثر از این آموزه اخلاقی قرآن است که می گوید:
چو نرمی کنی خصم گردد دلیر
وگر خشم گیری شوند از تو سیر
درشتی و نرمی به هم در به است
چو رگزن که فصاد و مرهم نه است
با این حال مؤلف طرحی نو درافکنده است و کوشیده است به این مساله نه به عنوان مساله ای اخلاقی و دستورالعملی معمولی، که چون سنگپایه تفکر اسلامی و اساس ریعت بنگرد. اما اینکه تا چه حد موفق بوده است سخن دیگری است.
امتیاز دیگر مؤلف در این بحث آن است که یکسره از منابع اسلامی و بویژه منابع کهن استفاده کرده است و امروزی بودن بحث او را ناچار به کمک گرفتن از منابع دیگران نکرده است و مؤلف هرگز نکوشیده گفته های خود را از طریق اقوال دیگران مستند کند.
کتاب خواندنی است، اما پس از خواندن سؤالهایی به ذهن می رسد که در ذیل به آنها می پردازیم. ملاحظات
۱. آیا مؤلف،نه در زندگی خود، که درنوشتن همین کتاب اصل اعتدال را رعایت کرده و کوشیده است از افراط وتفریطبپرهیزد؟ پاسخ منفی است. جای جای کتاب نشان از پیشداوری مؤلف دیده می شود. او نه تنها نسبت به شیعه رعایت اعتدال را نمی کند، بلکه از به کار بستن این قاعده که اگر نگوییم اساس اسلام اساس کتاب بر آن است دربرابر مذاهب اهل سنت نیز دریغ می ورزد.
مؤلف در صفحه ۹۳ در مورد نمونه های بدعت و غلو در مفاهیم اسلامی، بخشی از نوشته دکتر محمد سعید رمضان البوطی را باتجلیل و به عنوان نمونه برجسته آن چنین نقل می کند:… [و از دیگر بدعتها] دادن صفات و ویژگیهای پیامبری، مانند وحی و عصمت، به آقایمان علی رض و کاستن از قدر اصحاب پیامبر که مصاحبتشان ثبت تاریخ و سلف صالح به صلاح و استقامت و تقوایشان گواه است می باشد… از دیگر عقاید فاسد اعتقادبرخی مردم در مورد امامان اهل بیت است که به منزلتی دست یافته اند که هیچ ملک مقرب و نبی مرسل نیز بدان دست نمی یابد. از جمله کسانی که این گفته را می پذیرد و نقل می کند امام خمینی است که درکتاب «حکومت اسلامی » چنین می گوید: «از ضروریات مذهب ماست که کسی به مقامات معنوی ائمه(ع) نمی رسد حتی ملک مقرب و نبی مرسل… یا این فرمایش که «ان لنا مع الله حالات لایسعه ملک مقرب ولا نبی مرسل… »چنانکه بحسب روایات، این مقامات معنوی برای حضرت زهرا سلام الله علیها هم هست.»
مؤلف دو صفحه از متن کتاب «السلفیه مرحله زمنیه مبارکه لا مذهب اسلامی » نوشته بوطی را با تجلیل فراوان و تایید مطالب آن نقل می کند. آیا این مصداق «وسط » دعوا نرخ تعیین کردن نیست؟!
جالب آنکه مؤلف تقریبا در سراسر کتابش مثالهای تاریخی و عمدتا مربوط به صدر اسلام را نقل می کند و از مثالهای امروزی، جز در یک مورد، می پرهیزد. آیا ارزیابی تفکر شیعی که عقیده بخش قابل توجهی از مسلمانان است، به این شکل معتدلانه و منصفانه است؟ آیاعمل به آیه شریفه «یا ایها الذین آمنوا لایجرمنکم شنئان قوم علی ان لا تعدلوا… اعدلوا هو اقرب للتقوی » به این صورت است؟
آیا کسی که بصراحت می فرماید «رسالت از مجرای عبودیت می گذرد و ما که می گوییم «اشهد ان محمدا عبده و رسوله » و «عبد» را

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.