پاورپوینت خلاصه ای از زندگانی امام حسین علیه السلام


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
3 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت خلاصه ای از زندگانی امام حسین علیه السلام دارای ۵۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت خلاصه ای از زندگانی امام حسین علیه السلام،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت خلاصه ای از زندگانی امام حسین علیه السلام :

ولادت

در روز سوم ماه شعبان سال چهارم هجرت [۱] دومین فرزند برومند حضرت علی وفاطمه که درود خدا بر ایشان باد در خانه وحی و ولایت چشم به جهان گشود. چون خبر ولادتش به پیامبر گرامی اسلام (ص) رسید به خانه حضرت علی (ع) و فاطمه (س) آمد و اسما [۲] را فرمود تا کودک را بیاورد. اسما او را در پارچه ای سپید پیچید و خدمت رسول اکرم (ص) برد آن گرامی به گوش راست او اذان و به گوش چپ او اقامه گفت. [۳]

به روزهای اول یا هفتمین روز ولادت با سعادتش امین وحی الهی جبرئیل فرود آمد و گفت: سلام خداوند بر تو باد ای رسول خدا این نوزاد را به نام پسر کوچک هارون (شبیر) [۴] که به عربی (حسین) خوانده می شود نام بگذار. [۵] چون علی برای تو به سان هارون برای موسی بن عمران است؛ جز آن که تو خاتم پیغمبران هستی. و به این ترتیب نام پرعظمت حسین از جانب پروردگار برای دومین فرزند فاطمه (س) انتخاب شد.

به روز هفتم ولادتش فاطمه زهرا که سلام خداوند بر او باد گوسفندی را برای فرزندش به عنوان عقیقه [۶] کشت و سر آن حضرت را تراشید و هم وزن موی سر او نقره صدقه داد. [۷]

حسین (ع) و پیامبر (ص)

از ولادت حسین بن علی (ع) که در سال چهارم هجرت بود تا رحلت رسول الله (ص) که شش سال و چند ماه بعد اتفاق افتاد مردم از اظهار محبت و لطفی که پیامبر راستین اسلام (ص) درباره حسین (ع) ابراز می داشت به بزرگواری و مقام شامخ پیشوای سوم آگاه شدند.

سلمان فارسی می گوید: دیدم که رسول خدا (ص) حسین (ع) را بر زانوی خویش نهاده او را می بوسید و می فرمود: تو بزرگوار و پسر بزرگوار و پدر بزرگوارانی تو امام و پسر امام و پدر امامان هستی تو حجت خدا و پسر حجت خدا و پدر حجتهای خدایی که نُه نفرند و خاتم ایشان قائم ایشان (امام زمان عج) می باشد. [۸]

انس بن مالک روایت می کند: وقتی از پیامبر پرسیدند کدام یک از اهل بیت خود را بیشتر دوست می داری فرمود: حسن و حسین را [۹] بارها رسول گرامی حسن (ع) و حسین (ع) را به سینه می فشرد وآنان را می بویید و می بوسید. [۱۰]

ابوهریره که از مزدوران معاویه و از دشمنان خاندان امامت است در عین حال اعتراف می کند که: رسول اکرم را دیدم که حسن و حسین را بر شانه های خویش نشانده بود و به سوی مامی آمد وقتی به ما رسید فرمود: هر کس این دو فرزندم را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر که با آنان دشمنی ورزد با من دشمنی نموده است. [۱۱] عالیترین صمیمیترین و گویاترین رابطه معنوی و ملکوتی بین پیامبر و حسین را میتوان در این جمله رسول گرامی اسلام(ص)خواند که فرمود:حسین از من و من ازحسینم [۱۲]

حسین (ع) و پدر

شش سال از عمرش با پیامبر بزرگوار سپری شد و آن گاه که رسول خدا (ص) چشم از جهان فروبست و به لقای پروردگار شتافت مدت سی سال با پدر زیست. پدری که جز به انصاف حکم نکرد و جز به طهارت و بندگی نگذرانید جز خدا ندید و جز خدا نخواست و جز خدا نیافت. پدری که در زمان حکومتش لحظه ای او را آرام نگذاشتند همچنان که به هنگام غصب خلافتش جز به آزارش برنخاستند…

در تمام این مدت با دل و جان از اوامر پدر اطاعت می کرد و در چند سالی که حضرت علی (ع) متصدی خلافت ظاهری شد حضرت حسین (ع) در راه پیشبرد اهداف اسلامی مانند یک سرباز فداکار، همچون برادر بزرگوارش می کوشید و در جنگهای جمل صفین و نهروان شرکت داشت. [۱۳]

به این ترتیب از پدرش امیرالمؤمنین(ع) و دین خدا حمایت کرد و حتی گاهی در حضور جمعیت به غاصبین خلافت اعتراض می کرد. در زمان حکومت عمر امام حسین (ع) وارد مسجد شد خلیفه دوم را بر منبر رسول الله (ص) مشاهده کرد که سخن میگفت. بی درنگ از منبر بالا رفت و فریاد زد: از منبرپدرم فرود آی. …

امام حسین (ع) با برادر

پس از شهادت حضرت علی (ع) به فرموده رسول خدا (ص) و وصیت امیرالمؤمنین (ع) امامت و رهبری شیعیان به حسن بن علی (ع) فرزند بزرگ امیرالمؤمنین (ع) منتقل گشت و بر همه مردم واجب و لازم آمد که به فرامین پیشوایشان امام حسن (ع) گوش فرادارند. امام حسین (ع) که دست پرورد وحی محمدی و ولایت علوی بود همراه و همکار و همفکر برادرش بود. چنان که وقتی بنا بر مصالح اسلام و جامعه مسلمانان و به دستور خداوند بزرگ امام حسن (ع) مجبور شد که با معاویه صلح کند و آن همه ناراحتی ها را تحمل نماید امام حسین (ع) شریک رنج های برادر بود و چون میدانست که این صلح به صلاح اسلام و مسلمین است هرگز اعتراض به برادر نداشت.

حتی یک روز که معاویه در حضور امام حسن (ع) وامام حسین (ع) دهان آلوده اش را به بدگویی نسبت به امام حسن (ع) و پدر بزرگوارشان امیرمؤمنان (ع) گشود امام حسین (ع) به دفاع برخاست تا سخن در گلوی معاویه بشکند و سزای ناهنجاریش را به کنارش بگذارد ولی امام حسن (ع) او را به سکوت و خاموشی فراخواند امام حسین (ع) پذیرا شد و به جایش بازگشت آن گاه امام حسن (ع) خود به پاسخ معاویه برآمد و با بیانی رسا و کوبنده خاموشش ساخت. [۱۴]

امام حسین (ع) در زمان معاویه

چون امام حسن (سلام خدا و فرشتگان خدا بر او باد) به شهادت رسیدند به گفته رسول خدا (ص) و امیرالمؤمنین (ع) و وصیت حسن بن علی (ع) امامت و رهبری شیعیان به امام حسین (ع) منتقل شد و از طرف خدا مأمور رهبری جامعه گردید. امام حسین (ع) می دید که معاویه با اتکا به قدرت اسلام بر اریکه حکومت اسلام به ناحق تکیه زده سخت مشغول تخریب اساس جامعه اسلامی و قوانین خداوند است و از این حکومت پوشالی مخرب به سختی رنج می برد ولی نمی توانست دستی فراز آورد وقدرتی فراهم کند تا او را از جایگاه حکومت اسلامی پایین بکشد چنانچه برادرش امام حسن (ع) نیز وضعی مشابه او داشت.

امام حسین (ع) می دانست اگر تصمیمش را آشکار سازد و به سازندگی قدرت بپردازد پیش از هر جنبش و حرکت مفیدی به قتلش می رسانند ناچار دندان بر جگر نهاد و صبررا پیشه ساخت که اگر بر می خاست پیش از اقدام به دسیسه به شهادت رساندن از این کشته شدن هیچ نتیجه ای گرفته نمی شد. بنابراین تا معاویه زنده بود چون برادر زیست و علم مخالفت های بزرگ نیفراخت جز آن که گاهی محیط و حرکات و اعمال معاویه را به باد انتقاد می گرفت و مردم رابه آینده نزدیک امیدوار می ساخت که اقدام مؤثری خواهد نمود.

در تمام طول مدتی که معاویه از مردم برای ولایتعهدی یزید بیعت می گرفت حسین به شدت با اومخالفت کرد و هرگز تن به بیعت یزید نداد و ولیعهدی او را نپذیرفت و حتی گاهی سخنانی تند به معاویه گفت و یا نامه ای کوبنده برای او نوشت. [۱۵] معاویه هم در بیعت گرفتن برای یزید به او اصراری نکرد و امام (ع) همچنین بود و ماند تا معاویه درگذشت. ..

قیام حسینی

یزید پس از معاویه بر تخت حکومت اسلامی تکیه زد و خود را امیرالمؤمنین خواند و برای این که سلطنت ناحق و ستمگرانه اش را تثبیت کند مصمم شد برای نامداران و شخصیتهای اسلامی پیامی بفرستد و آنان را به بیعت با خویش بخواند. به همین منظور نامه ای به حاکم مدینه نوشت و در آن یادآور شد که برای من از حسین (ع)بیعت بگیر و اگر مخالفت نمود بقتلش برسان.

حاکم این خبر را به امام حسین (ع)رسانید و جواب مطالبه نمود. امام حسین (ع) چنین فرمود: «انا لله و انا الیه راجعون و علی الاسلام السلام اذا بلیت الامه براع مثل یزید» [۱۶] آن گاه که افرادی چون یزید (شرابخوار و قمارباز و بی ایمان و ناپاک که حتی ظاهر اسلام را هم مراعات نمی کند) بر مسند حکومت اسلامی بنشیند باید فاتحه اسلام را خواند.(زیرا این گونه زمامدارها با نیروی اسلام و به نام اسلام اسلام را از بین میبرند.)

امام حسین (ع) می دانست اینک که حکومت یزید را به رسمیت نشناخته است اگر در مدینه بماند به قتلش می رسانندش لذا به امر پروردگار شبانه و مخفی از مدینه به سوی مکه حرکت کرد. آمدن آن حضرت به مکه همراه با سرباز زدن او از بیعت یزید در بین مردم مکه و مدینه انتشار یافت و این خبر تا به کوفه هم رسید. کوفیان ازامام حسین (ع) که در مکه به سر می برد دعوت کردند تا به سوی آنان آید و زمامدار امورشان باشد. امام (ع) مسلم بن عقیل پسر عموی خوی

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.