پاورپوینت برجسته سازی در خطب? فدکیه حضرت زهرا(ع)


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
3 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت برجسته سازی در خطب? فدکیه حضرت زهرا(ع) دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت برجسته سازی در خطب? فدکیه حضرت زهرا(ع)،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت برجسته سازی در خطب? فدکیه حضرت زهرا(ع) :

مقدمه

برجسته سازی از نظریه های ادبی معاصر است که ارتباط مستقیمی با علم بلاغت و صنایع ادبی آن دارد. این نظریه نخستین بار در آرا و اندیشه های نظریه پردازان فرمالیست روسی شکل گرفت و سپس از طریق ترجمه، به ادبیات سایر ملل راه یافت. فرمالیسم همان گونه که از نامش پیداست، در تحلیل آثار و متون ادبی، بیش از همه به شکل (فرم) اثر توجه دارد و اثر ادبی را به دور از پس زمینه های تاریخی، اجتماعی، روان شناسی و… و تنها از جنبه ادبی بودن آن بررسی می کند. «از نظر فرمالیست ها وجه ممیز ادبیات، ادبیت است؛ یعنی آن دسته از ویژگی ها و مشخصه های صوری و زبانی که آثار ادبی را از دیگر انواع سخن متمایز و متفاوت می سازد و همین موضوعِ راستین پژوهش ادبی است.»(قاسمی پور، ۱۳۸۶، ص ۲۶)

هاورانک (Havranek)(18931978م) با طرح نظریه برجسته سازی، به بیان نحوه عملکرد آشنایی زدایی در آفرینش های ادبی می پردازد. برجسته سازی در برابر زبان معیار یا عادی قرار می گیرد؛ بدین معنا که شاعر و گوینده با رهایی از قواعد حاکم بر زبان هنجار و بهره مندی از عناصر ادبی و زیبایی شناختی، صحنه هایی متفاوت و تأمل برانگیز در کلام خود ایجاد می کند که توجه مخاطب را جلب کرده و حس لذت و زیبایی را در وی برمی انگیزد و به همین سبب، در القای معانی مورد نظر به خواننده، بیش از بیان عادی اثرگذار است ؛ ازاین رو نظریه هایی همچون آشنایی زدایی و برجسته سازی بیش از همه در حوزه ادبیات، به ویژه نوع ادبی شعر کارکرد می یابد.

به همین دلیل می توان گفت «شگرد هنر همین آشنایی زدایی است؛ یعنی دشوار کردن ادراک بیان. به گفته مشهور شکلوفسکی، هدف افزودن به مدت زمان ادراک حسی است، چون فراشد ادراک حسی در خود هدف و غایت زیبایی شناسی است، پس باید طولانی و دشوار شود.»(احمدی، ۱۳۸۵، ص ۳۰۹)

برجسته سازی، شیوه های بیان خاص خود را دارد. شاعر و ادیب با بهره گیری از راهکارها و شیوه هایی که ریشه در مبانی علم بلاغت دارد، زبان خود را غریب و نامتعارف می گرداند و فرایند ادراک را در مخاطب طولانی کرده و وی را تحت تأثیر خود قرار می دهد. لیچ (Leech)(1936 م) از دیگر نظریه پردازان فرمالیسم، عملکرد برجسته سازی را از طریق قاعده کاهی (هنجارگریزی) و قاعده افزایی می داند.

هنجارگریزی، خروج و گریز از مؤلفه های تعریف شده در زبان معیار است که شاعر با استفاده از آن، شعر خود را پدید می آورد. بر این اساس می توان هنجارگریزی را عامل اصلی پیدایی زبان شاعرانه به شمار آورد. (ر. ک: صفوی، ۱۳۸۳، ج ۱، ص ۴۰) قاعده افزایی برخلاف هنجارگریزی که کاستن قواعدی از زبان معیار است، افزودن قواعدی بر این زبان است که به پیدایی نظم و توازن در ساختار کلام منجر می شود و تأثیر بسزایی در موسیقی کلام دارد. هریک از این دو نوع (قاعده کاهی و قاعده افزایی) موجب برجسته شدن کلام شده و در ادبیت آثار، نقش عمده ای ایفا می کند. اگرچه حضور صنایع ادبی و زیبایی شناختی در شعر، پررنگ تر و اساسی تر از نثر است و در حقیقت، ماهیت شعر به گونه ای است که پیوندی ناگسستنی با عناصر ادبی دارد، در متون منثور ادبی نیز شاهد کارکرد عناصر زیبایی شناسانه هستیم. در نثر ادبی، نوع چینش الفاظ و واژگان در ساختار جمله، استفاده صور خیال مانند تشبیه، استعاره و…، به کارگیری سجع، جناس و سایر انواع بدیعی در کلام، موجب برجسته شدن سخن ادیبان می شود و خواندن متون ادبی را دلنشین می کند.

از میان متون منثور، فن خطابه به دلیل ایراد آن در جمع و تأثیرگذاری بر مخاطب، همواره ارتباط مستحکمی با صنایع ادبی و بدیعی دارد و گویای قدرت سخنوری و مهارت گوینده در القای مخاطب و همراهی وی با خود است؛ ازاین رو نقش آرایه ها و صنعت های علم بلاغت در این فن، از اهمیت ویژه ای برخوردار است، زیرا پیام و غرضی که گوینده به دنبال آن است، با پیوند به عناصر زیبایی شناسی، تأثیرگذارتر و برانگیزاننده تر خواهد بود.

خطبه فدکیه یکی از مهم ترین و در عین حال زیباترین خطبه های دینی است که حضرت فاطمه ع پس از رحلت پیامبرص و در دفاع از حق شرعی خویش در مسجد مدینه، خطاب به انصار و یاران پیامبرص که پس از رحلت ایشان از مسیر هدایت به دور افتاده و حقانیت خاندان پیامبرص را نادیده گرفته اند، ایراد فرمود.

«فاطمه زهراع در سخنرانی خویش، مسیری را انتخاب فرمود که نه تنها وی را در مطالبه حق غصب شده اش به هدف رساند، بلکه توانست سرچشمه های معارف توحیدی، نبوی و علوی را برای مسلمین بگشاید و امتیازات دین جاودانی اسلام را برای ایشان بیان کند و علل احکام و فلسفه شرایع الهی را روشن سازد و از همه مهم تر، در چنین موقعیتی حق را آشکار و باطل را رسوا سازد.»(توکلی، ۱۳۸۷، ص ۳) محتوا و درون مایه خطبه به سبب پرداختن به مسائل مهم اعتقادی ازجمله توحید، نبوت، ولایت و امامت، بارها از جنبه های گوناگون بررسی شده است و پژوهشگران بسیاری، بافت روایی خطبه را از منظر ارتباط با قرآن کریم و مفاهیم والای آن یا طرح مسائل سیاسی روز، نقد و واکاوی نموده و در خصوص نوع بیان حضرت در نقل مفاهیم مورد بحث، تحلیل انتقادی خطبه یا ویژگی های خطابی آن مقاله هایی نگاشته اند؛ حال آنکه بررسی جنبه های ادبی و زیبایی شناسانه خطبه مذکور کمتر مورد توجه پژوهشگران بوده و ساختار و نظم و توازن به کاررفته در آن و پیوندش با علم بلاغت و صنایع و آرایه های به کاررفته در آن ارزیابی نشده است؛ ازاین رو مقاله حاضر در شمار نخستین پژوهش هایی است که به نقد ادبی و زیبایی شناسی خطبه فدکیه پرداخته است.

ساختار خطبه فدکیه علاوه بر مضامین والای دینی، در نوع خود بی نظیر است. بیان شیوا و رسای آن حضرت در کنار فصاحت و بلاغت بی مانند ایشان موجب شده است تا این خطبه در زمره زیباترین و ماندگارترین خطبه های دینی و اسلامی جای گیرد.

حضرت زهراع که خود اسوه سخنوری و فصاحت است، با پیوند کلام خویش به آرایه های ادبی و رعایت موسیقی کلام، تأثیرگذاری سخن خویش را دوچندان می سازد.

«خطبه فدک با متن مستدل و شیوا، نمونه گفتمان انتقادی حضرت زهراع است؛ گفتمانی ماندگار که حضرت در اقدام به احقاق حق خود و بازپس گرفتن ارثی که از آن محروم گشتند، با استناد به آیات و با تکیه بر پیش زمینه های کلامی، فکری و فرهنگی مخاطبان بیان فرمودند.»(روشنفکر، ۱۳۹۰، ص ۱۲۷)

در این خطبه ارزشمند، محتوا و ساختار کلام، هر دو در نهایت استحکام و زیبایی هستند. انتخاب واژگان و الفاظ، آرایش های لفظی و معنوی به کاررفته در آن، رعایت سجع و آهنگ سخنان حضرت، استفاده از تشبیه و استعاره و سایر صنایع ادبی علم بلاغت در کنار مضامین بلندپایه ای چون وحدانیت خدا، حقانیت پیامبرص، احیای ارزش های معنوی دین اسلام و… بر ازرش و اعتبار خطبه افزوده و آن را هم پایه خطبه های علی ع در نهج البلاغه می گرداند. فصاحت و بلاغت، آرایه های لفظی و معنوی و به خصوص صنعت سجع، در سخنان حضرت موج می زند، به گونه ای همگان را مقهور سخن پردازی خود کرده است. با توجه به موضوعاتی که حضرت در خطبه بدان پرداخته اند، برخی از مفسران آن را خطبه ای سیاسی و انقلابی می دانند که قصد براندازی نظام حاکم را دارد. (ر. ک: ریعان، ۱۳۸۴، ص ۱۶۹)

حضرت زهراع از برجسته سازی به عنوان یکی از ابزارهای بیانی برای تأثیرگذاری بیشتر کلامِ خود استفاده کرده است. تأمل در بافت روایی کلام حضرت نشانگر آن است که برجسته سازی در خطبه مذکور، در حد عالی خود انجام شده و فاطمه ع از سبک و شیوه پیامبرص و حضرت علی ع بهره مند شده اند و ادیبانه سخن گفتن ایشان از روی تکلف و ساختگی نیست؛ بلکه طبع روان ایشان به کلام وی ادبیت بخشیده است.

۱. قاعده افزایی

قاعده افزایی یکی از شیوه های برجسته سازی است که به بررسی نظم و توازن در ساختار کلام می پردازد. قاعده افزایی در حقیقت افزودن قواعدی بر زبان معیار است که موجب پیدایی توازن و موسیقی در کلام می شود. بر این اساس صنایعی همچون سجع، جناس، وزن، قافیه و ردیف در شمار قاعده افزایی جای می گیرد. به اعتقاد یاکوبسن، تکرار کلامی موجب ایجاد توازن در سخن می شود که در سه سطح توازن آوایی و واژگانی و نحوی قابل بررسی است. در توازن آوایی، وزن و تکرار واج ها و صورت های مختلف زبانی که نظم کلام را رقم می زنند، بیش از سایر صنایع مورد بحث است. تکرار آوایی می تواند یک واج، چند واج درون یک هجا، کل هجا و توالی چند هجا را شامل شود. (ر. ک: صفوی، ۱۳۸۳، ج ۱، ص ۱۶۷)

در توازن آوایی، بیشتر به بررسی تکرار واج ها و هجاهای یک واژه پرداخته می شود که از ارزش موسیقایی برخوردار باشند؛ مانند «میز» و «تیز» که از آن در کتاب های ادبی و نقدی به «هم حروفی» تعبیر شده است. «شمیسا به هنگام طرح صنعت هم حروفی، دو گونه منظم و پنهان آن را از یکدیگر متمایز می سازد و معتقد است که هم حروفی منظم در آغاز کلمات شکل می گیرد و هم حروفی پنهان به صورت پراکنده در میان کلمات ظاهر می شود.»(همان، ص ۱۷۰)

تکرار آوایی در سطح واج ها آرایه هایی همچون «واج آرایی»، «تکرار صامت ها و مصوت ها» و برخی از انواع قافیه و سجع متوازی را شامل می شود، زیرا قافیه و سجع متوازی در سطح واحد زبانی واژه تحقق می یابد که در مرتبه بالاتری از سطح واج قرار دارد. توازن در سطح هجا نیز موجب پیدایی وزن های عروضی و نظم موسیقایی کلام می گردد. از تکرار هجای کوتاه و متوسط و کشیده در ساختار واژگان، وزن های شانزده گانه عروضی به وجود می آید.

توازن واژگانی، تکرار در سطح واژه و گروه و جمله را دربرمی گیرد و خود به دو گروه همگونی ناقص و همگونی کامل تقسیم می شود. مقصود از همگونی ناقص تکرار آوایی ناقص در واژگان و الفاظ است؛ مانند «دارا» و «دارو» که در هجای پایانی با یکدیگر تفاوت دارند، درحالی که در همگونی کامل، شاهد تکرار آوایی کامل در عناصر دستوری واژگان هستیم. البته ذکر این نکته ضروری است که همگونی کامل دارای انواعی است ازجمله تکرار در صورت های زبانی هم آوا هم نویس که از آن با عنوان جناس تام یاد می شود یا تکرار در صورت های زبانی هم آوا که بر آن جناس لفظ اطلاق می شود. در هریک از انواع توازن در سطح گروه و جمله نیز که واحدهای زبانی بیش از یک واژه را دربرمی گیرد هم گونی کامل و ناقص کارکرد می یابد. صنایعی همچون قافیه، ردیف، انواع سجع ازجمله متوازی، متوازن و مطرف و جناس هایی چون مضارع، لاحق، مذیل و آرایه هایی چون ترصیع و موازنه در گروه توازن واژگانی جای می گیرد.

مقصود از توازن نحوی، آرایش عناصر دستور زبان است که با جابجایی عناصر و ارکان اصلی کلام، توازن و نظم مورد نظر شاعر حاصل می آید. در این نوع از توازن، وزن و موسیقی کلام است که جایگاه فعل، فاعل، مفعول و سایر ارکان جمله را مشخص می سازد. «شاید بتوان گفت که آرایش عناصر سازنده جمله در نظم، اگر نگوییم کلاً، دست کم تا حد زیادی به حفظ وزن وابسته است. حال اگر این آرایش یا ساخت تکرار شود، طبعاً می تواند نظم موسیقایی بیشتری القا کند، حتی اگر آرایش انتخاب شده در زبان هنجار به کار نرود.»(همان، ص ۲۲۱) صنایعی همچون لف و نشر، تقسیم، تنسیق الصفات و گونه هایی از قلب ازجمله آرایه هایی هستند که در این حوزه از قاعده افزایی جای می گیرند.

با توجه به آنچه مطرح شد، قاعده افزایی در خطبه فدکیه با در نظر گرفتن ویژگی ها و ساختار خطابی خطبه، توازن واژگانی را دربرمی گیرد. در این خطبه، رعایت سجع و در پاره ای موارد جناس، موازنه و ترصیع نظم و توازن را در کلام حضرت برقرار می سازد و آهنگ و موسیقی خاصی بدان می بخشد که آن را از متون عادی متمایز می گرداند. همان گونه که اشاره شد، توازن واژگانی انواعی همچون قافیه، ردیف، جناس و… را دربرمی گیرد؛ اما از آنجا که خطبه مذکور در شمار متون منثور جای می گیرد، خالی از عناصری همچون وزن و قافیه و ردیف است. بر این اساس، در ادامه تنها به بررسی انواع سجع و جناس های به کاررفته در بافت روایی خطبه خواهیم پرداخت.

۱-۱ توازن واژگانی

۱-۱-۱. سجع

یکی از صنایع لفظی که نقش مهمی در ایجاد نظم و توازن در کلام دارد، سجع است.

سجع در نثر به منزله قافیه در شعر است و موجب ایجاد موسیقی در کلام شده و بر لطافت و زیبایی سخن می افزاید. حضور آرایه های لفظی در نثر، زمینه ساز برجسته شدن متون و ظرافت و موزونی آن می شود و از این روست که در اغلب متون ادبی منثور رعایت سجع و سایر صنایع علم بدیع کارکرد گسترده ای یافته است. سجع یکسانی دو واژه در واج یا واج های پایانی در وزن یا هر دوی آن هاست. در ادبیات فارسی و عربی، سجع به سه نوع سجع متوازی و متوازن و مطرف تقسیم می شود.

مقصود از سجع متوازن هماهنگی و یکسانی دو واژه در وزن آن هاست بی آنکه یکسانی در واج ها و حروف آن دو مشاهده شود؛ حال آنکه در سجع متوازی یکسانی حروف هم در وزن و هم در واج های آن هاست و در سجع مطرف نیز تنها شاهد هم حروفی واج های یک کلمه هستیم.

فن خطابه از پرکاربردترین متونی است که صنایع لفظی در آن به وفور مشاهده می شود، زیرا غرض اصلی خطابه برانگیختن و تأثیر نهادن بر مخاطب است؛ ازاین رو می طلبد که ساختاری متفاوت از زبان عادی داشته باشد. حضرت زهراع که خود خطیبی سخنوری و بلیغ است، در خطبه فدکیه، با بهره مندی از آرایه های لفظی، به ویژه رعایت سجع، صورت کلام خود را موزون و آهنگین می گرداند. در ادامه به نمونه هایی از سه نوع سجع یادشده در کلام حضرت اشاره خواهیم کرد.

فاطمه ع در قسمتی از خطبه، به یگانگی خداوند شهادت می دهد و به نبوت و رسالت پدر گرامی خویش اذعان داشته و از برتری ایشان بر سایر خلق و برگزیده شدنشان از سوی خداوند بلندمرتبه اشاره می کند و چنین می فرماید: «وَاَشْهَدُ اَنْ لا الهَ الا اللهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لهُ، کلمَهٌ جَعَلَ اْلاخْلاصَ تَأْویلَها، وَضمنَ اْلقُلُوبَ مَوْصُوَلها، وَاَنارَ فی التفَکرِ مَعْقُوَلها، اْلمُمْتَنعُ عَنِ اْلْاَبصارِ رُؤْیتهُ، وَ منَ اْلْاَلسُنِ صفَتُهُ، وَ منَ اْلاَوْهامِ کیفیتهُ، اَبْتدَعَ اْلاَشْیاءَ لا منْ شَیءٍ کانَ قَبْلَها، وَ اَنْشَاَهاِ بلاَ احْتذاء اَمْثلَهٍ اَمْتَلَها، کو نها بِقُدْرَته وَذَرَأَهاِ بمَشیته، منْ غَیرِ حاجَهٍ مْنهُ الی تکوینها، وَلا فائدَهٍ لَهُ فی تصْویرِها الا تَثْبیتاً لحکمَته، وَتَنْبیهاً عَلی طاعته، وَاظْهارًا لقُدْرَته، وَتَعَبُّدًا لبَرِیته، وَ اعْزازًا لدَعْوَته، ثم جَعَلَ الثوابَ علی طاعته، وَ وَضَعَ اْلعقابَ عَلی مَعْصیته، ذیادَهً لعباده منْ نقْمَته حیاشَهً لَهُمْ الی جَنته»[۱] (طبرسی، ۱۳۸۰، ص ۱۲۷)

با تأمل در کلام حضرت می توان از هماهنگی و هم حروفی واژگان در پایان هر عبارت، سجع های به کاررفته در بافت روایی خطبه را مشاهده کرد. بیشتر سجع های موجود در این قسمت از نوع سجع متوازی هستند. سجع متوازی نسبت به دیگر انواع سجع، ارزش موسیقایی بیشتری دارد، زیرا یکسانی وزن و حروف، آهنگ و توازن بیشتری در کلام ایجاد می کند. سجع متوازی ساختاری تقریباً مشابه با قافیه دارد، با این تفاوت که تساوی هجاهای کلمات در قافیه رعایت نمی شود؛ اما در سجع متوازی، بایستی کوتاهی و بلندی هجاهای کلمات رعایت شود. در این بخش از خطبه، واژگان «تأویل ها، موصولها و معقولها»، «رؤیته و صفته»، «طاعته و قدرته»، «نقمته و جنته» نمونه هایی از سجع متوازی هستند. در ادامه، واژگان «صفته و کیفیته»، «قبلها و امتثلها»،

«طاعته و معصیته» که تنها حرف روی آن ها با یکدیگر هم خوانی دارند، نمونه هایی از سجع مطرف به شمار می روند؛ حال آنکه واژگان «ألسن و أوهام»، «تکوین و تصویر»، «وَضَعَ و جَعَل» در گروه سجع متوازن جای می گیرد.

حضرت زهراع که پس از وفات پیامبرص جامعه نوپای اسلامی را نیازمندی رهبری و هدایت می داند، بر آن است تا با کلام شیوای خود، انصار و یاران غفلت زده را هشیار سازد و راه حق و عدالت را به آنان نشان دهد. در این خطبه، «حضرت از تمام فنون سخنوری بهره جسته که کلام او نه کلام بشری و در حد بازخواستن فدک، بلکه کلامی الهی درباره علم و معرفت و احیای اسلام و ارزش های آن برای تمام قرون و اعصار بوده و مخاطبان حضرتش، نه آن ها که در مسجد حاضر بوده اند، بلکه همه حق خواهان و حق طلبان تاریخ اند.»(ندری ابیانه، ۱۳۸۴، ص ۱۴۵)

تقریباً در تمامی بندها و قسمت های خطبه فدکیه، سجع و توازن در کلام رعایت شده است. نوع دیگری از سجع وجود دارد که به آن «تضمین المزدوج» می گویند.

این آرایه ادبی در گروه سجع متوازی جای می گیرد و از همنشینی دو سجع متوازی در ساختار کلام پدید می آید. حضرت فاطمه ع با یادآوری دوران پیامبری پدر گرامی خویش و رشادت های علی ع در حمایت از دین اسلام و رعایت احکام و موازین الهی، بر آن است تا به رنج دوران رسالت و نیز حقانیت علی ع در امر خلافت و رهبری جامعه مسلمین اشاره کند و چنین می فرماید: «فاْنقَذَکمُ اللهُ تَبارَ ک وَتَعالی بمُحَمدٍصَ بعْدَ اللَتیا وَالتی، وَبَعْدَ اَنْ مُنیبُبهَمِ الرِّجالِ، وَذُؤْبانِ اْلعرَبِ، وَ مَرَدِهَ اَهْلِ اْلکتابِ، کلما اَوْقَدُوا نارًا للْحَرْبِ اَطْفَأَهَا اللهُ، اَوْ نَجَمَ قَرْنُ الشیطانِ، وَفَغَرَتْ فاغرَهٌ منَ اْلمُشْرِکینَ، قذَفَ اَخاهُ فی لهَواتها، فلا ینکفی ءُ حَتی یطَأَ جِناحَها بِأَخْمَصه، وَیخْمدَ لَهبَهاِ بسَیفه، مکدُودًا فی ذات الله، مُجْتَهِدًا فی اَمْرِ الله، قریباً منْ رَسُولِ الله، سَیدًا فی اَوْلیاء الله، مُشَمِّرًا ناص حاً، مجِدًّا، کادحاً، لاَ تأخُذُه فی اللهِ لومَهَ لائمٍ، وَاْنتمَ فی رَفاهیهٍ منَ اْلعَیشِ، وادعُونَ فاکهُونَ آمُنونَ، تَترَبصُونَ بنا الدوائرَ، وَتَتَوَکفُونَ اْلاَخْبارَ، وَتَنْکصُونَ عندَ الِّنزالِ، وَتَفرُّونَ عندَ اْلقتالِ»[۲] (طبرسی، ۱۳۸۰، ص ۱۲۹-۱۳۰)

حضرت در این قسمت از خطبه، شجاعت علی ع و حضور همیشگی ایشان در دفاع از پیامبرص و دین خداوند را بازگو می کند؛ هنگامی که کافران و جاهلان پیوسته غرق در آسایش و رفاه بوده اند و با اسلام و پیامبرص و علی ع در مبارزه بوده و با مخالفت های خویش و دسیسه و نیرنگ، در صدد ضربه زدن به پیکره اسلام برمی آمدند. صفات «وادعون، فاکهون و آمنون» که فاطمه ع در وصف این دسته از افراد به کار می برد، از نوع سجع متوازی هستند که همنشینی آن ها با یکدیگر آرایه تضمین المزدوج را به وجود می آورد.

۱-۱-۲. ترصیع و موازنه

ترصیع و موازنه ازجمله صناعات بدیعی وابسته به سجع هستند و نقش بسزایی در موسیقی کلام و برقراری نظم و توازن در ساختار متون ادبی دارند. ترصیع و موازنه هر دو ریشه در سجع داشته و ارتباط مستقیمی با سجع متوازی و متوازن دارند؛ بدین معنا که هرگاه در دو مصرع شعری یا در دو جمله نثری، واژگان دوبه دو دارای سجع متوازی باشند، صنعت ترصیع شکل می گیرد. موازنه نیز عملکردی مشابه با ترصیع دارد با این تفاوت که به جای تکرار سجع متوازی در کلام، اسجاع متوازن تکرار می شوند. بدیهی است که به کار بردن سجع متوازن در ساختار کلام آسان تر و ساده تر از سجع متوازی است؛ ازاین رو می توان چنین استنباط کرد که کارکرد موازنه در متون ادبی بیش از ترصیع می باشد. (ر. ک: صفوی، ۱۳۸۳، ص ۲۸۰) از میان دو فن یادشده علم بدیع، ترصیع که از سجع متوازی سرچشمه می گیرد، زیباتر و ظریف تر می نماید و در مقایسه با موازنه، از ارزش بیشتری برخوردار است.

حضرت زهراع در خطبه فدکیه، با رعایت اصول و ظرافت های فن خطابه و با بهره مندی از صنایع لفظی، کلام خود را برجسته و متمایز از گفتار عادی نموده و مفاهیم متعالی و ناب الهی را در قالبی بدیع و ادبی عرضه می دارد تا مخاطبان خویش را منفعل سازد. حضرت در بخشی از خطبه به نکوهش انصار و عملکرد آنان پرداخته و چنین می فرماید: «فهَیهاتَ مْنکم، وَکیفَ بِکمْ وَاَنی تؤْفَکونَ وَکتابُ الله بینَ اَظْهُرِ کمْ، اُمورُهُ ظاهرَه، وَاَحْکامُهُ زاهرَهٌ، وَاَعْلامُهُ باهرَهٌ، وزَواجِرُهُ لایحَهٌ، وَاَوامرُهُ واضحَهٌ، وَ قَدْ خَلفْتُمُوهُ وَراءَ ظُهُورِکمْ، أَرَغْبَهً عَنْهُ تُریدُونَ؟ اَمْ بِغَیرِه تحْکمُونَ؟ِ بئسَ للظالمینَ بَدَلاً “وَ مَنْ یبَتغِ غَیرَ اْلاِسْلامِ دیناً فَلَنْ یقْبَلَ مِنْهُ وَهوِ فی اْلاخِرَهِ منَ اْلخاسِرین”»[۳] (طبرسی، ۱۳۸۰، ص ۱۳۱)

در این قسمت، واژگان «احکام و اعلام»، «زواجر و أوامر» و نیز «زاهره و باهره»، «لائحه و واضحه» که دو به دو در مقابل یکدیگر قرار دارند و از نظر وزن و حرف روی مشترک اند و از نوع سجع متوازی به شمار می آیند، در گروه ترصیع جای می گیرند.

فاطمه ع در قسمتی از خطبه فدکیه، به بیان احکام و معارف الهی که در متون دینی اسلامی، به ویژه قرآن کریم، آیات بسیاری در خصوص آن ها نازل شده است، می پردازد. معارفی همچون نماز، روزه، حج، عدالت و برابری که از ارزش های دینی اسلام بوده و خداوند در کتاب خویش بدان ها توجه فراوان داشته است. سخنان فاطمه ع در امتداد کلام الهی و هماهنگ با آموزه های قرآنی و در تأیید آن هاست.

حضرت در سخنان خویش به تبیین فلسفه احکام پرداخته و از اثرات هریک از آن ها در زندگی مادی و معنوی انسان سخن می گوید و چنین می فرماید: «َفجَعَلَ اللهُ الایمانَ تَطْهیرًاَ لکمْ منَ الشِّرْک، وَالصلاهَ تَنْزیهاً لَکمْ عَنِ اْلکبْرِ، وَالزکاهَ تَزْکیهً للنفْسِ وَ نماءً فی الرِّزْقِ، وَالصِّیامَ تَثْبیتاً للْاخْلاصِ، وَاْلحَج تشْییدًا للدّینِ، وَاْلعَدْلَ تَنْسیقاً للْقلُوبِ، وَطاعَتنا نظاماً للْملهِ، وَامامَتَنا اَماناً للْفُرْقَه، وَاْلجِهادَ عزًّا للْا سْلام، وَالصبْرَ مَعُوَنهً علَی استیجابِ اْلاَجرِ»[۴] (همان، ص ۱۲۸)

در این بخش، واژگان دو جمله «تَطْهیراً لکمْ مِنَ الشِّرْک» و «تَنْزیهاً لَکمْ عَنِ اْلکْبرِ» دوبه دو با یکدیگر از نوع سجع متوازن هستند. واژه «تطهیرا» در مقابل واژه «تنزیها» قرار گرفته و هر دو از نظر وزن و بلندی و کوتاهی هجاها، با یکدیگر هم خوانی دارند. در ادامه جمله، واژه «الشرک» نیز در برابر با واژه «الکبر» قرار گرفته و به دلیل یکسان بودن وزن هر دو واژه، در گروه سجع متوازن و در شمار صنعت موازنه جای می گیرند.

۱-۱-۳. جناس

جناس یکی دیگر از صنایع لفظی است که در گروه توازن واژگانی جای می گیرد. جناس ازجمله فنون لفظی و یکی از انواع قاعده افزایی ها به شمار می رود و بر برونه زبان عمل می کند و از ابزارهای ایجاد نظم و توازن در ساختار کلام است. «جناس بر یکسانی صامت ها و مصوت های دو کلمه استوار است که گاه ب

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.