پاورپوینت آیه ۷ سوره علق


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
2 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت آیه ۷ سوره علق دارای ۵۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت آیه ۷ سوره علق،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت آیه ۷ سوره علق :

محتویات

۱ ترجمه های فارسی
۲ ترجمه های انگلیسی(English translations)
۳ معانی کلمات آیه
۴ نزول
۵ تفسیر آیه
۶ پانویس
۷ منابع

ترجمه های فارسی

چون که خود را در غنا و دارایی ببیند.

برای اینکه خود را بی نیاز می پندارد.

همین که خود را بى‌نیاز پندارد.

هرگاه که خویشتن را بى‌نیاز بیند.

از اینکه خود را بی‌نیاز ببیند!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

when he considers himself without need.

Because he sees himself free from want.

That he thinketh himself independent!

In that he looketh upon himself as self-sufficient.

معانی کلمات آیه

«أَن رَّآهُ»: وقتی خود را ببیند و بداند. واژه (أَنْ) از حروف ناصبه است. جمله (أَن رَّآهُ اسْتَغْنَی) مفعولٌ‌له است. «إِسْتَغْنَی»: احساس قدرت و ثروت کرد. دارا شد و بی‌نیاز گردید.

نزول

شأن نزول آیات ۶ و ۷:

مقاتل گوید: این آیات درباره ابوجهل نازل شد که از اثر مال و ثروت فراوان به طغیان پرداخته بود.[۱]

ابوهریره گوید: ابوجهل مى گفت: آیا محمد باز هم روى خود را در سجده به خاک مى گذارد. به او گفتند: آرى، سپس گفت: سوگند به لات و عزى اگر او را به این وضع ببینم پاى خود را روى گردنش مى گذارم و صورتش را به خاک میمالم سپس این آیات براى او نازل گردید.[۲]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)

کَلَّا إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى‌ «۶» أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‌ «۷» إِنَّ إِلى‌ رَبِّکَ الرُّجْعى‌ «۸» أَ رَأَیْتَ الَّذِی یَنْهى‌ «۹» عَبْداً إِذا صَلَّى «۱۰» أَ رَأَیْتَ إِنْ کانَ عَلَى الْهُدى‌ «۱۱» أَوْ أَمَرَ بِالتَّقْوى‌ «۱۲» أَ رَأَیْتَ إِنْ کَذَّبَ وَ تَوَلَّى «۱۳» أَ لَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرى‌ «۱۴»

نه چنین است (که مى‌پندارند). بى‌گمان آدمى طغیان مى‌کند. چون خود را بى‌نیاز مى‌بیند. همانا بازگشت همه به سوى پروردگار توست. آیا دیدى آن که منع مى‌کند. بنده‌اى را که نماز مى‌خواند. آیا اندیشیده‌اى که اگر (آن بنده) بر طریق هدایت باشد یا به تقوا سفارش کند. (سزاى نهى کننده او جز آتش نیست) آیا اندیشیده‌اى که اگر تکذیب کند و روى برتابد (فقط خود را هلاک ساخته است؟) آیا او نمى‌داند که خداوند مى‌بیند.

نکته ها

کلمه‌ «کَلَّا» یا به معناى نفى گذشته است یعنى این گونه نیست که انسان به یاد گذشته خود باشد که خداوند او را آفرید و به او آموخت، پس بنده او باشد، بلکه به جاى بندگى طغیان‌

جلد ۱۰ – صفحه ۵۳۶

مى‌کند و مانع بندگى دیگران نیز مى‌شود.

و ممکن است کلمه‌ «کَلَّا» به معناى حقًا و براى تأکید باشد. «۱»

اگر انسان ظرفیّت نداشته باشد، یا ثروت او را مغرور مى‌کند، چنانکه قارون مى‌گفت: «إِنَّما أُوتِیتُهُ عَلى‌ عِلْمٍ عِنْدِی» «۲» یا قدرت او را مغرور مى‌کند، چنانکه فرعون مى‌گفت: «أَ لَیْسَ لِی مُلْکُ مِصْرَ» «۳» یا علم او را مغرور مى‌کند. چنانکه بلعم باعورا به آن گرفتار شد. «آتَیْناهُ آیاتِنا فَانْسَلَخَ مِنْها» «۴» ولى اگر ظرفیّت باشد، حتى هر سه در یک نفر جمع مى‌شود مثل حضرت یوسف و سلیمان ولى مغرور نمى‌شود، چون همه را از خداوند مى‌داند نه خود. چنانکه حضرت سلیمان گفت: «هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی» «۵» و حضرت یوسف گفت: «رَبِّ قَدْ آتَیْتَنِی مِنَ الْمُلْکِ وَ عَلَّمْتَنِی مِنْ تَأْوِیلِ الْأَحادِیثِ» «۶» آرى خطر آنجاست که انسان به خود بنگرد نه خدا. «۷» «أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‌»

طغیانگر نه خدا را بنده است، نه دستورات الهى را به رسمیّت مى‌شناسد، نه استدلال مى‌پذیرد و نه به نداى وجدان و ناله مظلومان گوش مى‌دهد.

مراد از عبدى که نماز مى‌خواند «عَبْداً إِذا صَلَّى» چنانکه از آیات آخر سوره بر مى‌آید، رسول خداست، چون در آن آیات، آن حضرت را از اطاعت آن شخص نهى نموده است و او را به سجده و قرب دعوت مى‌کند. از آنجا که این آیات، اولین آیاتى است که بر پیامبر نازل شده، پس آن حضرت قبل از رسیدن به مقام رسالت، نماز مى‌خوانده است. «۸»

در احادیث مى‌خوانیم: ابوجهل از اطرافیان خود پرسید: آیا پیامبر در میان شما نیز براى سجده صورت به خاک مى‌گذارد؟ گفتند: آرى. گفت: سوگند به آنچه سوگند مى‌خوریم، اگر او را در چنین حالى ببینم، با پاى خود گردن او را له مى‌کنم. زمانى که متوجه شد پیامبر در حال نماز است، تصمیم گرفت با لگد بر سر مبارک آن حضرت در سجده بکوبد، همین که نزدیک شد، با حالتى عجیب عقب نشینى کرد و به مشرکان گفت: وقتى به او نزدیک شدم،

«۱». تفسیر نمونه.

«۲». قصص، ۷۸.

«۳». زخرف، ۵۱.

«۴». اعراف، ۱۷۵.

«۵». نمل، ۴۰.

«۶». یوسف، ۱۰۱.

«۷». تفسیر نوین.

«۸». تفسیر المیزان.

جلد ۱۰ – صفحه ۵۳۷

در مقابل خود خندقى از آتش دیدم. «۱»

با اینکه مراد از «عَبْداً» شخص پیامبر است ولى نکره آوردن آن، به خاطر تعظیم و بزرگداشت است. «عَبْداً إِذا صَلَّى»

پیام‌ها

۱- انسان ناسپاس است. ما او را آفریدیم و هر چه نمى‌دانست به او آموختیم. امّا او در برابر پروردگارش طغیان مى‌کند. «کَلَّا إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى‌»

۲- انسان به خاطر آنکه به غلط خود را بى‌نیاز مى‌پندارد دست به طغیان مى‌زند.

«لَیَطْغى‌ أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‌»

۳- بازداشتن از نماز، روشن‌ترین نوع منکرات است. «یَنْهى‌ عَبْداً إِذا صَلَّى»

۴- حتى اگر احتمال حقانیّت دهند نباید اینگونه با پیامبر برخورد کنند. «إِنْ کانَ عَلَى الْهُدى‌»

۵- انسان کم ظرفیّت است و پندار بى‌نیازى او را مست مى‌کند. «لَیَطْغى‌ أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‌»

۶- علم به تنهایى کافى نیست. با اینکه به انسان علم دادیم امّا طغیان مى‌کند. «عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ‌- إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى‌»

۷- غنى بودن کمال است، ولى خود را غنى دیدن زمینه لغزشهاست. «رَآهُ اسْتَغْنى‌»

۸- ایمان به معاد مانع طغیان است. «إِنَّ إِلى‌ رَبِّکَ الرُّجْعى‌»

۹- هر چه داریم مى‌گذاریم و مى‌رویم خود را بى نیاز نپنداریم. «إِنَّ إِلى‌ رَبِّکَ الرُّجْعى‌»

۱۰- انسان و هستى هدفدار و به سوى خداست. «إِنَّ إِلى‌ رَبِّکَ الرُّجْعى‌»

۱۱- طاغوتیان مخالف نمازند. «لَیَطْغى‌- یَنْهى‌ عَبْداً إِذا صَلَّى» (رفتار ناروا زمانى مورد سرزنش قرار مى‌گیرد که دوام داشته باشد.)

«۱». تفاسیر مجمع البیان و نمونه.

جلد ۱۰ – صفحه ۵۳۸

۱۲- نشانه بندگى خدا نماز است. «عَبْداً إِذا صَلَّى»

۱۳- طاغوت‌ها از بندگى خدا ناراحتند. (نه از افراد بى‌تفاوت و یا بنده هوسهاى خود یا دیگران) «یَنْهى‌ عَبْداً إِذا صَلَّى»

۱۴- نام و نشان مهم نیست، عملکردها مهم است. (نام نهى کننده و نمازگزار نیامده است.) «یَنْهى‌- صَلَّى»

۱۵- سزاوار است کسى که امر به تقوا مى‌کند خودش از راه یافتگان باشد. «کانَ عَلَى الْهُدى‌ أَوْ أَمَرَ بِالتَّقْوى‌»

۱۶- ریشه طغیان دو چیز است: یکى آنکه خود را بى‌نیاز مى‌بیند. «رَآهُ اسْتَغْنى‌» دیگر آنکه خدا را نمى‌بیند و گمان مى‌کند خدا هم او را نمى‌بیند. «أَ لَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرى‌»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)


أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‌ «۷»

أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‌: به جهت آنکه دیده است خود را بى‌نیاز شده. یعنى توانگر گشته به کثرت عشیره و مال و قوت. و حال آنکه اگر فکر کند، با کمال استغناء به تمام جهات محتاج است. زیرا از خود چیزى ندارد و در حدیث است (اللّهمّ انّى أعوذ بک من فقر ینسینى و من غنى یطغینى) خدایا پناه مى‌برم به تو از فقرى که مرا فراموش گرداند و از بى‌نیازى که مرا به طغیان اندازد «۱».

تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‌

اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ «۱» خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ «۲» اقْرَأْ وَ رَبُّکَ الْأَکْرَمُ «۳» الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ «۴»

عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ «۵» کَلاَّ إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى‌ «۶» أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‌ «۷» إِنَّ إِلى‌ رَبِّکَ الرُّجْعى‌ «۸» أَ رَأَیْتَ الَّذِی یَنْهى‌ «۹»

عَبْداً إِذا صَلَّى «۱۰» أَ رَأَیْتَ إِنْ کانَ عَلَى الْهُدى‌ «۱۱» أَوْ أَمَرَ بِالتَّقْوى‌ «۱۲» أَ رَأَیْتَ إِنْ کَذَّبَ وَ تَوَلَّى «۱۳» أَ لَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرى‌ «۱۴»

کَلاَّ لَئِنْ لَمْ یَنْتَهِ لَنَسْفَعاً بِالنَّاصِیَهِ «۱۵» ناصِیَهٍ کاذِبَهٍ خاطِئَهٍ «۱۶» فَلْیَدْعُ نادِیَهُ «۱۷» سَنَدْعُ الزَّبانِیَهَ «۱۸» کَلاَّ لا تُطِعْهُ وَ اسْجُدْ وَ اقْتَرِبْ «۱۹»

ترجمه‌

بخوان بنام پ

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.