پاورپوینت آیه ۷ سوره نجم


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
1 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت آیه ۷ سوره نجم دارای ۶۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت آیه ۷ سوره نجم،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت آیه ۷ سوره نجم :

محتویات

۱ ترجمه های فارسی
۲ ترجمه های انگلیسی(English translations)
۳ معانی کلمات آیه
۴ تفسیر آیه
۵ پانویس
۶ منابع

ترجمه های فارسی

و آن رسول در افق اعلا (ی کمال و مشرق انسانیت) بود.

در حالی که در افق اعلا بود.

در حالى که او در افق اعلى بود؛

و او به کناره بلند آسمان بود.

در حالی که در اُفق اعلی قرار داشت!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

while he was on the highest horizon.

And he is in the highest part of the horizon.

When he was on the uppermost horizon.

While he was in the highest part of the horizon:

معانی کلمات آیه

افق: ناحیه. طرف. جمع آن آفاق است. در مجمع فرموده افق ناحیه آسمان است، نواحى زمین را بنا بر تشبیه به نواحى آسمان، آفاق گفته‌‏اند.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)

عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوى‌ «۵» ذُو مِرَّهٍ فَاسْتَوى‌ «۶»

(وحى را خداوندِ) قوى قدرت به او آموخت. (خداوندِ) صاحب صلابت که سلطه یافت.

وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلى‌ «۷» ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّى «۸»

در حالى که او در افق برتر بود. سپس نزدیک شد پس نزدیک‌تر.

فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنى‌ «۹» فَأَوْحى‌ إِلى‌ عَبْدِهِ ما أَوْحى‌ «۱۰»

تا جایى که فاصله‌اش به اندازه دو کمان یا کمتر شد. پس به بنده‌اش وحى کرد، آنچه را وحى کرد.

ما کَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأى‌ «۱۱»

قلب، آنچه را دید دروغ نخواند.

نکته ها

«مِرَّهٍ» به معناى تابیده شده و محکم است و در قدرت و توانایى به کار مى‌رود، چنانکه رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: صدقه بر «مرّه» و «سوىّ»، یعنى افراد توانمند، روا نیست. «۱»

«دَنا» یعنى نزدیک شد، ولى «تدلى» یعنى خیلى نزدیک شد تا جایى که از شدّت نزدیکى وابسته شد. «قابَ» معادل کلمه مقدار و «قوس» به معناى کمان است. تعبیر به‌ «قابَ قَوْسَیْنِ» کنایه از شدّت نزدیکى و تقرّب پیامبر به خداوند به هنگام نزول وحى است.

در این‌که مراد از «شَدِیدُ الْقُوى‌» خداوند است یا جبرئیل، بحث و گفتگو است، ولى این‌

«۱». تفسیر روح المعانى.

جلد ۹ – صفحه ۳۰۸

عنوان، در موارد دیگر فقط براى خدا آمده است. مثلًا در دعاى ندبه مى‌خوانیم: «و أره سیده یا شدید القوى» خداوندا! امام زمان را به ما نشان بده، یا در دعاى وارده از امام حسن علیه السلام براى دفع شرّ ظالم مى‌خوانیم: «یا شدید القوى یا شدید المحال» «۱».

به علاوه در آیات دیگر، خداوند، معلّم قرآن معرّفى شده است، از جمله:

«الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ» «۲» معلّم قرآن، خداوند رحمان است.

«عَلَّمَکَ ما لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ» «۳»، خداوند چیزهایى را که نمى‌توانستى بیاموزى، به تو آموخت.

البتّه در سوره تکویر درباره‌ى جبرئیل مى‌خوانیم: «ذِی قُوَّهٍ» «۴» ولى بسیار تفاوت است میان‌ «ذِی قُوَّهٍ» و «شَدِیدُ الْقُوى‌». بنابراین منظور از «شَدِیدُ الْقُوى‌» خداوند است.

در این آیات به مسئله معراج پیامبر صلى الله علیه و آله اشاره شده که ما سیمایى از معراج را در جلد هفتم تفسیر نور به مناسبت آیه اول سوره اسراء بیان نمودیم.

در تفسیر روح المعانى آمده است: در جاهلیّت، هنگامى که دو نفر هم قسم مى‌شدند، کمان‌هاى خود را در کنار هم قرار مى‌دادند و زه آن را مى‌کشیدند و هر دو یک تیر مى‌انداختند، کنایه از آن که هر دو یکى شده‌اند.

فرشته، در افق اعلى نیست، بلکه در افق مبین است و پیامبر بسیار بالاتر است و مى‌تواند او را مشاهده کند. «وَ لَقَدْ رَآهُ بِالْأُفُقِ الْمُبِینِ» «۵»

خداوند مکان ندارد و منظور از افق اعلى (ناحیه برتر)، مکان خاصّى نیست، بلکه مراد اوج بلند مرتبگى و کنایه از احاطه و تسلّط همه جانبه خداوند است.

وحى در زمین، با واسطه است، «نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ عَلى‌ قَلْبِکَ» «۶»، جبرئیل، قرآن را بر قلب تو نازل کرد. امّا در اینجا که سخن از معراج پیامبر است، فرمود: «فَأَوْحى‌ إِلى‌ عَبْدِهِ ما أَوْحى‌» یعنى در مقام قرب خبرى از واسطه نیست و فرشته مقرب هم راهى به آنجا ندارد.

از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: علت معراج پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله چه بود، مگر خدا مکان دارد؟

حضرت فرمود: معراج براى آن بود که خداوند، ملکوت آسمان‌ها و آنچه را در آنهاست از

«۱». مستدرک، ج ۵، ص ۲۶۰.

«۲». الرّحمن، ۱.

«۳». نساء، ۱۱۳.

«۴». تکویر، ۲۰.

«۵». تکویر، ۲۳.

«۶». شعراء، ۱۹۳.

جلد ۹ – صفحه ۳۰۹

عجایب صنعت و ابتکار، به پیامبرش نشان دهد. «۱»

کلاسى که پیامبر صلى الله علیه و آله در معراج دید، کلاس ویژه‌اى بود:

محل کلاس: برترین مکان. «وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلى‌»

استاد: (خداوند) قوى‌ترین استاد. «عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوى‌»

محتواى درس: (وحى) محکم‌ترین سخن. «إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحى‌»

از امام سؤال کردند: «هل رأى رسول الله ربه» آیا پیامبر در معراج پروردگارش را دید؟

حضرت فرمودند: «نعم بقلبه رآه» آرى، خدا را به قلبش مشاهده کرد. سپس این آیه را تلاوت فرمودند: «ما کَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأى‌» «۲»

امام رضا علیه السلام فرمود: آیه‌ «لَقَدْ رَأى‌ مِنْ آیاتِ رَبِّهِ الْکُبْرى‌» «۳»، آیه‌ «ما کَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأى‌» را تفسیر مى‌کند، یعنى مراد از رؤیت در آیه، دیدن آیات الهى است، نه ذات خداوند.

پیام ها

۱- دین به قدرى ارزش دارد که باید معلّم آن، خداوندى باشد که داراى قدرت بى‌نهایت است، «عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوى‌» و شاگرد آن، پیامبرى باشد بى‌لغزش و معصوم. «ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ»

۲- دریافت علوم الهى، نیازمند ظرفیّت خاصى است. ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ وَ ما غَوى‌ …
عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوى‌

۳- یکى از راه‌هاى شناخت افراد، شناخت استاد است. ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ‌ … عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوى‌

۴- وحى، همان تعالیم الهى است. یُوحى‌ … عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوى‌

۵- تحلیل‌ها و تهمت‌هاى ناروا را پاسخ دهید. در مقابل کسانى که مى‌گفتند: این قرآن را دیگران به پیامبر آموخته‌اند، «یُعَلِّمُهُ بَشَرٌ» «۴»، خداوند مى‌فرماید:
«عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوى‌»

«۱». تفسیر کنزالدقائق.

«۲». تفسیر کنزالدقائق.

«۳». نجم، ۱۸.

«۴». نحل، ۱۰۳.

جلد ۹ – صفحه ۳۱۰

۶- علم پیامبر از جانب خداوند است. «عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوى‌»

۷- علم الهى، از قدرت او جدا نیست. «عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوى‌»

۸- تنها خداوند قدرتمندترین است، قدرت‌هاى غیر الهى سست است. … شَدِیدُ الْقُوى‌

۹- معلّم باید در کار خود توانا باشد. «عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوى‌»

۱۰- با تعلیم خدا، یک امّى مى‌تواند معلّم تمام بشریّت شود. «عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوى‌»

۱۱- همه بشر شاگردان خداوند هستند، «عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ» «۱» ولى شخص پیامبر شاگرد مخصوص اوست. «عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوى‌»

۱۲- برنامه‌هاى الهى براى بشر، بسیار محکم و کامل است. عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوى‌ ذُو مِرَّهٍ …

۱۳- تقرّب به خدا، مرحله به مرحله و گام به گام است. «دَنا فَتَدَلَّى»

۱۴- رابطه معلّم و شاگرد باید نزدیک و صمیمى باشد. «دَنا فَتَدَلَّى»

۱۵- در سخن، از واژگان و ادبیات مخاطب استفاده کنیم و به لسان قوم سخن بگوییم. «قابَ قَوْسَیْنِ» (در فرهنگ عرب، نزدیکى دو کمان، نشانه نزدیکى صاحبان آنها بود.)

۱۶- قرب به خداوند براى بندگان، محدودیّت ندارد. «أَوْ أَدْنى‌» چون فرشتگان نمى‌توانند.

۱۷- مردان خدا، در زمین باشند یا در آسمان، عبد خدایند. «أَسْرى‌ بِعَبْدِهِ» «۲»،
«فَأَوْحى‌ إِلى‌ عَبْدِهِ»

«۱». علق، ۵.

«۲». اسراء، ۱.

جلد ۹ – صفحه ۳۱۱

۱۸- بندگى، بستر فراگیرى وحى و عنایت الهى است. «فَأَوْحى‌ إِلى‌ عَبْدِهِ»

۱۹- پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله هم در دریافت وحى معصوم است و هم در ابلاغ آن. ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‌ … ما کَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأى‌

۲۰- آن شهود باطنى حجت است که مورد تأیید خدا باشد. «ما کَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأى‌»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)


وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلى‌ «۷»

وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلى‌: در حالتى که جبرئیل در افق اعلى یعنى آسمان و اقصاى دنیا نزد مطلع آفتاب که نسبت به افق مغرب ارفع است. ابن مسعود روایت نموده که حضرت در افق اعلى، جبرئیل را مشاهده نمود با ششصد جناح به بالهاى خود از مشرق تا مغرب را فرا گرفته بود «۲». حضرت را غشوه حاصل شد، بعد از افاقه او را به صورت بشر یافت که نزدیک او نشسته دستى بر سینه مبارک پیغمبر و دستى بر شانه آن حضرت نهاده.

تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‌

وَ النَّجْمِ إِذا هَوى‌ «۱» ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ وَ ما غَوى‌ «۲» وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‌ «۳» إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحى‌ «۴»

عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوى‌ «۵» ذُو مِرَّهٍ فَاسْتَوى‌ «۶» وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلى‌ «۷» ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّى «۸» فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنى‌ «۹»

فَأَوْحى‌ إِلى‌ عَبْدِهِ ما أَوْحى‌ «۱۰»

ترجمه‌

سوگند به ستاره وقتى که فرود آید

گمراه نشد مصاحب شما و خطا نکرد

و سخن نمیگوید از روى دلخواه‌

نیست آن سخن مگر وحى الهى که باو فرود آورده میشود

تعلیم داد باو آنکه شدید و استوار است قواى او

صاحب عقل کامل و توانائى است پس استقامت و استقرار یافت‌

با آنکه در جانب بالاتر بود

پس نزدیک شد پس نزدیکتر گردید

پس بود بمقدار نیمى از دو کمان بلکه نزدیکتر

پس وحى کرد و خبر داد به بنده‌اش آنچه را که وحى کرد.

تفسیر

خداوند متعال در اینسوره مبارکه قسم یاد فرموده بستاره ثریّا که گفته‌اند عرب از ستاره مطلق آنرا اراده میکند چون راهنماى آشکار خالى از اشتباه است یا بمطلق ستاره و جنس آن چون همه راهنمایان خلقند بمقاصدشان در دریا و صحرا در وقتى که افول و غروب نماید ستاره چون بآن استدلال میشود بر نفى ستاره پرستى و اثبات خداوند ثابت باقى چنانچه حضرت ابراهیم فرمود لا احبّ الآفلین یا چون آن وقت طلوع فجر و نافله صبح و افضل اوقات شبانه روز است و در ذیل سوره قبل اشاره بآن شده بود یا در وقتى که بکلّى آنها زائل و فانى شوند که علامت قیامت اس

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.