پاورپوینت آیه ۲۲ نمل


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
1 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت آیه ۲۲ نمل دارای ۶۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت آیه ۲۲ نمل،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت آیه ۲۲ نمل :

محتویات

۱ ترجمه های فارسی
۲ ترجمه های انگلیسی(English translations)
۳ معانی کلمات آیه
۴ تفسیر آیه
۵ پانویس
۶ منابع

ترجمه های فارسی

پس از اندک مکثی هدهد حاضر شد و گفت: من به چیزی که تو از آن (در جهان) آگاه نشده‌ای خبر یافتم و از ملک سبا تو را خبری راست و مهم آوردم.

پس [هدهد] زمانی نه چندان دور درنگ کرد [و با شتاب بازگشت،] پس گفت: [ای سلیمان!] من به چیزی آگاهی یافته ام که تو به آن آگاهی نیافته ای، و [من] از [سرزمین] سبا خبری مهم و یقینی برایت آورده ام.

پس دیرى نپایید که [هدهد آمد و] گفت: «از چیزى آگاهى یافتم که از آن آگاهى نیافته‌اى، و براى تو از «سبا» گزارشى درست آورده‌ام.

درنگش به درازا نکشید. بیامد و گفت: به چیزى دست یافته‌ام که تو دست نیافته بودى و از سبا برایت خبرى درست آورده‌ام.

چندان درنگ نکرد (که هدهد آمد و) گفت: «من بر چیزی آگاهی یافتم که تو بر آن آگاهی نیافتی؛ من از سرزمین «سبا» یک خبر قطعی برای تو آورده‌ام!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

He did not stay for long [before he turned up] and said, ‘I have alighted on something which you have not alighted on, and I have brought you from Sheba a definite report.

And he tarried not long, then said: I comprehend that which you do not comprehend and I have brought to you a sure information from Sheba.

But he was not long in coming, and he said: I have found out (a thing) that thou apprehendest not, and I come unto thee from Sheba with sure tidings.

But the Hoopoe tarried not far: he (came up and) said: “I have compassed (territory) which thou hast not compassed, and I have come to thee from Saba with tidings true.

معانی کلمات آیه

مکث: مکث به قول راغب انتظار ماندن است «ثبات مع الانتظار».
سبأ: نام قومى است که سلیمان به دیار آنها لشکر کشید مشروح آن در سوره سبأ خواهد آمد، طبرسى فرموده آن نام شهرى است.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)

وَ تَفَقَّدَ الطَّیْرَ فَقالَ ما لِیَ لا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ کانَ مِنَ الْغائِبِینَ «۲۰»

و (سلیمان) جویاى حال پرندگان شد و (هدهد را ندید،) گفت: مرا چه شده که هدهد را نمى‌بینم؟ (آیا حضور دارد و من نمى‌بینم) یا از غایبان است.

لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذاباً شَدِیداً أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَیَأْتِیَنِّی بِسُلْطانٍ مُبِینٍ «۲۱»

قطعاً او را کیفرى سخت خواهم داد یا او را ذبح مى‌کنم، مگر آن که (براى غیبت خود) دلیل روشنى (و عذر موجّهى) براى من بیاورد.

تفسیر نور(۱۰جلدى)، ج‌۶، ص: ۴۰۸

فَمَکَثَ غَیْرَ بَعِیدٍ فَقالَ أَحَطْتُ بِما لَمْ تُحِطْ بِهِ وَ جِئْتُکَ مِنْ سَبَإٍ بِنَبَإٍ یَقِینٍ «۲۲»

پس دیرى نپایید که (هدهد آمد و) گفت: از چیزى آگاهى یافتم که تو (با همه‌ى عزّت و شوکتى که دارى) از آن آگاه نشده‌اى و براى تو از (منطقه‌ى) سبا گزارشى مهم و درست آورده‌ام.

نکته ها

بعضى گفته‌اند: مراد از هدهد در این جا، هدهد خاصّى است؛ و دلیل خود را الف و لام در «الْهُدْهُدَ» و قدرت انسان‌شناسى و مکتب‌شناسى او دانسته‌اند که توضیح این مطلب را در آیات بعد خواهیم خواند. «۱»

ابوحنیفه از امام صادق علیه السلام سؤال کرد: چرا حضرت سلیمان از میان پرندگان تنها سراغ هدهد را گرفت؟ امام فرمودند: زیرا او آب را در درون زمین مى‌بیند، همان گونه که ما روغن را در ظرف بلورین مى‌بینیم. «۲»

بعضى براى عذاب هدهد نمونه‌هایى را ذکر کرده‌اند از جمله: جدا کردن او از جفتش، کندن پرهاى او، در معرض آفتاب قرار دادن، طرد کردن او از دربار سلیمان یا قرار دادن او با دشمن در یک قفس. «۳»

پیام ها

۱- تفقّد از زیردست، بازدید از کار آنان و جست‌وجو از احوالشان، از اصول اسلامى، اخلاقى، اجتماعى، تربیتى و مدیریّتى است. «تَفَقَّدَ»

۲- مسایل بزرگ، شما را از مسایل کوچک باز ندارد. «تَفَقَّدَ الطَّیْرَ»

۳- زود قضاوت نکرده و نیروهاى تحت‌امر خود را متهم نکنیم؛ شاید مشکلى در

«۱». تفاسیرفرقان وفى‌ظلال.

«۲». تفسیر مجمع‌البیان.

«۳». تفاسیر روح‌البیان و کنزالدقائق.

جلد ۶ – صفحه ۴۰۹

میان باشد که ندانیم. «ما لِیَ لا أَرَى الْهُدْهُدَ»

۴- تیزبینى و دقّت و تسلّط، شرط لازم براى رهبرى است. «ما لِیَ لا أَرَى الْهُدْهُدَ»

۵- حاکم وقاضى باید شرایط خاصّى داشته باشد از جمله:

الف: محبّت و دقّت. «تَفَقَّدَ الطَّیْرَ»

ب: تواضع. «ما لِیَ لا أَرَى الْهُدْهُدَ»

ج: صلابت در برابر متخلّف. «لَأُعَذِّبَنَّهُ‌ أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ»

د: فرصت دادن به متهم. «لَیَأْتِیَنِّی»

۶- نظارت دقیق بر حضور و غیاب نیروها، در کارهاى تشکیلاتى یک ضرورت است، همان گونه که تخلّف بى‌دلیل از مقررات و ترک کردن پست خود، گناه نابخشودنى است. «أَمْ کانَ مِنَ الْغائِبِینَ»

۷- تنبیه حیوان متخلف، مانعى ندارد. «لَأُعَذِّبَنَّهُ»

۸- حیوان، تنبیه را درک مى‌کند. «لَأُعَذِّبَنَّهُ»

۹- وقتى که غیبت از سوى یک پرنده این همه تهدید لازم داشته باشد، پس ما با آن همه غیبت‌ها و عدم حضورها چه تکلیفى داریم؟ «لَأُعَذِّبَنَّهُ»

۱۰- انبیا، هم قانون مى‌آورند و هم اجرا مى‌کنند. «لَأُعَذِّبَنَّهُ»

۱۱- براى مجازات متخلفان، باید کیفرهاى متعدّدى قرار داد تا در اجراى قانون، به بن بست نرسیم. «لَأُعَذِّبَنَّهُ‌ أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ»

۱۲- قاطعیّت و عذرپذیرى، همراه یکدیگر لازم است. «لَأُعَذِّبَنَّهُ‌- لَیَأْتِیَنِّی»

۱۳- در مدیریّت و تشکیلات، سهل‌انگارى ممنوع. «لَأُعَذِّبَنَّهُ‌- لَأَذْبَحَنَّهُ‌- لَیَأْتِیَنِّی» (وجود حرف «لام» در سه جمله، نشانه‌ى قاطعیّت است)

۱۴- براى حفظ نظام و گرفتن زهر چشم از متخلّفان، مانعى ندارد که براى یک تخلّف کوچک، جریمه‌ى سنگینى قرار دهیم. «عَذاباً شَدِیداً»

۱۵- راه دفاع را به روى متهم نبندید. «أَوْ لَیَأْتِیَنِّی بِسُلْطانٍ مُبِینٍ»

۱۶- حیوانات، شعورى دارند که مى‌توانند براى کارهاى خود استدلال و توجیه‌

جلد ۶ – صفحه ۴۱۰

داشته باشند. «لَیَأْتِیَنِّی بِسُلْطانٍ»

۱۷- با وجود منطق و استدلال، حتّى سلیمان در برابر هدهد تسلیم مى‌شود. «لَیَأْتِیَنِّی بِسُلْطانٍ»

۱۸- در یک تشکیلات، براى هر کار و مأموریّتى، حکم و مجوزى لازم است. «بِسُلْطانٍ مُبِینٍ»

۱۹- آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است. «فَمَکَثَ غَیْرَ بَعِیدٍ فَقالَ»

۲۰- حیوان مى‌تواند به چیزى برسد که انسان نرسیده باشد. «أَحَطْتُ بِما لَمْ تُحِطْ»

۲۱- سیر و سیاحت، کلید کسب اطلاعات جدید است. «احط»

۲۲- آزادى بیان، یکى از ویژگى‌هاى حکومت صالحان است. «أَحَطْتُ بِما لَمْ تُحِطْ بِهِ»

۲۳- علم و دانایى، به سن و جنس و شکل ربطى ندارد. «أَحَطْتُ بِما لَمْ تُحِطْ»

۲۴- انبیا نیز تحت تربیت الهى هستند. سلیمانى که مى‌گفت: «أُوتِینا مِنْ کُلِّ شَیْ‌ءٍ» به من همه چیز داده شده، پرنده‌اى به او مى‌گوید: من چیزى مى‌دانم که تو هم نمى‌دانى. «أَحَطْتُ بِما لَمْ تُحِطْ بِهِ»

۲۵- در حکومت انبیا، تملّق و ترس وجود ندارد. «أَحَطْتُ بِما لَمْ تُحِطْ بِهِ»

۲۶- بزرگان ومسئولان حکومت نباید منبع اطلاعات خودرا در افراد یا گروه‌هاى خاصّى منحصر کنند. (هدهد براى سلطان گزارش دارد) «أَحَطْتُ‌- جِئْتُکَ»

۲۷- در گزارش‌ها، اخبار قطعى و تأیید شده را بگویید. «بِنَبَإٍ یَقِینٍ»

۲۸- وجود افراد یا سازمانى براى خبرگیرى از خارج از منطقه‌ى حکومتى لازم است. (البتّه نه براى جاسوسى، بلکه براى دعوت وارشاد یا آمادگى دفاعى) «مِنْ سَبَإٍ»

۲۹- آنچه در خبر مهم است، قطعى بودن آن است؛ خبرنگار بزرگ باشد یا کوچک، انسان باشد یا حیوان. «بِنَبَإٍ یَقِینٍ»

۳۰- مسئولان حکومت، تنها بر خبرهاى قطعى تکیه کنند. «بِنَبَإٍ یَقِینٍ»

تفسیر نور(۱۰جلدى)، ج‌۶، ص: ۴۱۱

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)


فَمَکَثَ غَیْرَ بَعِیدٍ فَقالَ أَحَطْتُ بِما لَمْ تُحِطْ بِهِ وَ جِئْتُکَ مِنْ سَبَإٍ بِنَبَإٍ یَقِینٍ «۲۲»

فَمَکَثَ غَیْرَ بَعِیدٍ: پس درنگ کرد هدهد در حالتى که دور نبود، یعنى زود بازآمد به جهت ترس از سلیمان. نزد بعضى ضمیر راجع به سلیمان است، یعنى سلیمان اندک مکث نمود که هدهد باز آمد.

تتمه: چون سلیمان هدهد را ندید، دانست که غائب شده. رئیس طیور را که کرکس بود طلبیده گفت: تفحّص هدهد کن! او تجسس نمود، او را نیافت. سید مرغان را که عقاب بود به طلب او فرستاد، و در هوا پرواز کرد هدهد را دید که از جانب سبا آمد. قصد او کرد خواست او را به چنگال عقوبت کشد، هدهد زنهار خواست، عقاب گفت: واى بر تو! سلیمان قسم خورده که تو را عذاب سخت کند یا بکشد. گفت: چیز دیگر را استثنا ننموده، گفت: أَوْ لَیَأْتِیَنِّی بِسُلْطانٍ مُبِینٍ‌ هدهد گفت: باکى نیست، من حجتى روشن دارم. پس او را در عقب خود گرفته و خود پیش مى‌رفت تا نزد سلیمان آمد و گفت: هدهد را آوردم. سلیمان او را احضار کرد، عقاب هدهد را پاى تخت سلیمان افکند به انواع مذلت و خوارى. سلیمان فرمود: تو را به قهر عذاب نمایم. هدهد گفت: یاد فرما ایستادن خود را محضر عدل الهى. سلیمان دست از او بازداشته سبب غیبت را پرسید: «۲» فَقالَ أَحَطْتُ بِما لَم

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.