پاورپوینت آیتالله سید مرتضی مرتضوی لنگرودی
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت آیتالله سید مرتضی مرتضوی لنگرودی دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت آیتالله سید مرتضی مرتضوی لنگرودی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت آیتالله سید مرتضی مرتضوی لنگرودی :
سید مرتضی لنگرودی
سید مرتضی مرتضوی لنگرودی (۱۳۰۶-۱۳۸۳ق)، فقیه، مجتهد، مفسر، اصولی، محدث و از اساتید حوزههای علمیه در قرن چهاردهم هجری قمری بود.
او در حوزه علمیه لنگردود، رشت، قزوین، تهران و نجف علوم دینی را فرا گرفته و از اساتیدی همچون سید عبدالوهاب صالح ضیاءبری، میرزای نائینی، سید ابوالحسن اصفهانی، آقا ضیاءالدین عراقی، شیخ جواد بلاغی و دیگر بزرگان بهره برد. وی از مدرسان بزرگ حوزههای علمیه بوده بهطوری که آیتالله بروجردی از ایشان برای تدریس در قم دعوت کردند. ایشان مدتی در قم، تهران و نجف به تدریس اشتغال داشت. او علاوه بر تدریس به فعالیتهای تبلیغی، ارشادی و خدمت به مردم اشتغال داشت. ایشان در ابتدا از انقلاب مشروطیت حمایت کرد ولی با آگاهی از انحراف مشروطهخواهان از آنها کنارهگیری نمود، همچنین با شروع نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی از موافقان و حامیان آن قیام بود. از این عالم بزرگ تالیفات بسیاری برجای مانده است که یک دوره تقریرات درس میرزای نائینی را نگاشته است.
فهرست مندرجات
۱ – زادگاه و خاندان
۲ – تاریخ ولادت
۳ – تحصیلات
۳.۱ – حوزه رشت
۳.۲ – حوزه قزوین و تهران
۳.۳ – بازگشت به گیلان
۴ – اساتید
۴.۱ – آیتالله نائینی
۴.۱.۱ – دلیل ترجیح نائینی بر دیگران
۴.۱.۲ – تقریر دروس نائینی
۴.۱.۳ – ستایش از استاد
۴.۱.۴ – دریافت اجازه از استاد
۴.۲ – سید ابوالحسن اصفهانی
۴.۳ – آقا ضیاءالدین عراقی
۴.۴ – شیخ جواد بلاغی
۵ – تدریس
۵.۱ – دعوت برای تدریس در قم
۵.۲ – روش تدریس
۵.۳ – در نجف و تهران
۶ – فعالیتهای آموزشی و فرهنگی
۶.۱ – احیای مدرسه و مسجد حاج ابوالفتح
۶.۱.۱ – تدریس در مدرسه
۶.۱.۲ – مقرّرات مدرسه
۶.۲ – تاسیس هیات مرتضویون
۶.۳ – فعالیتها در قم
۷ – تالیفات و پژوهشها
۸ – در میدان مبارزه
۸.۱ – نقشآفرینی در انقلاب مشروطه
۸.۲ – حمایت از نهضت امام خمینی
۹ – ویژگیهای اخلاقی
۹.۱ – ارادت به اهل بیت
۹.۲ – عزت نفس
۹.۳ – شجاعت
۹.۳.۱ – اهتمام به وضع معیشتی طلاب
۹.۴ – اعتقاد به فقاهت
۱۰ – فرزندان
۱۰.۱ – سید محمدحسین
۱۰.۲ – سید محمدحسن
۱۰.۲.۱ – اجازه اجتهاد
۱۰.۲.۲ – در انقلاب اسلامی
۱۰.۳ – سید محمدمهدی
۱۰.۳.۱ – فعالیتهای تبلیغی
۱۰.۳.۲ – آثار
۱۰.۴ – سید علی
۱۱ – درگذشت
۱۲ – پانویس
۱۳ – منبع
۱ – زادگاه و خاندان
لنگرود، یکی از شهرهای مذهبی استان گیلان است و آبادی قاضی محله از روستاهای شرقی لنگرود میباشد که نام قدیمی آن «رود پست» بوده و به سبب سکونت گروهی از سادات و بزرگان در آن، به قاضی محله یا قاضی کلایه معروف شده است. سادات سکن در این ناحیه، حسینی هستند و نسب آنان از طریق امام سجاد (علیهالسلام) به حضرت اباعبدالله (علیهالسّلام) میرسد.
آنان در آغاز، سکن تنکابن بوده و از آنجا به رود پست مهاجرت کردهاند. سادات قاضی محله از قدیم مورد تکریم و احترام اهالی این سامان بودهاند. مدفن یکی از آنان به نام سیدکریم که انسانی پارسا و وارسته بوده است، دارای قبّه و بارگاه و مورد توجه مردم و زیارتگاه اهالی است.
۲ – تاریخ ولادت
از رجال مشهور سادات قاضی محله، میر سعیدی لنگرودی است. نامبرده، فرزندی به نام سیدحسین داشت. این مرد زاهد و پرهیزگار در روستای فتیده در حوالی قاضی محله از طریق زراعت و دامداری امرار معاش مینمود. تا آنکه در سال ۱۳۰۶ق. صاحب فرزندی گردید و او را «مرتضی» نامید.
۳ – تحصیلات
دوران کودکی سید مرتضی در آبادی فتیده و نیز قریه قاضی محله سپری گردید. به سبب تربیت در آغوش مادری نیکنهاد و پرورشهای پدری پارسا و نیز استعدادهای ذاتی خود، در همین سنین کودکی، در مدت شش ماه، تلاوت قرآن را فراگرفت و همزمان با آن در مکتبخانههای مرسوم آن زمان با مقدمات زبان و ادبیات فارسی آشنا گردید.
هنگامی که سید مرتضی دوران کودکی را سپری کرد و به چهارده سالگی رسید، شوق تحصیل علوم دینی او را به جانب مدرسه جامع لنگرود کشانید؛ اما برای یاری رساندن به پدرش، یک سوم سال را در امور کشاورزی به کمک وی پرداخت و در دو ثلث دیگر سال، به فراگیری دانش دینی مشغول گردید.
از برنامههای جالب آن زمان در حوزههای علمیه لنگرود، لاهیجان، آستانه اشرفیه و… این بود که به هنگام تعطیلات و در اوقات فراغت، طلبهها از شهری به شهر دیگر میرفته و با طلاب آن دیار به بحث و مناظره علمی میپرداختهاند. سید مرتضی که از نظر هوش و توانایی ذهنی و قوه حافظه در بین همگنان خویش بینظیر بود، با قدرت بیان و تسلط بر مباحث مطرح شده، غالباً در این مسافرتها و مجالستها بر حریف خویش غالب میآمد. حتی گاهی موفقیتهای علمی وی، شگفتی اساتید را برمی انگیخت و مواردی پیش میآمد که او در ضمن بحثها بر مدرّسین خویش پیشی میگرفت. خودش به فرزندانش گفته بود: هر کتابی را که از استاد میآموختم، بلافاصله آن را تدریس میکردم. گاهی در حالی که اواخر کتاب را فرا میگرفتم، ابتدای آن را درس میدادم.
[۱] مجله حوزه، مصاحبه با آیتالله سید محمدحسن مرتضوی لنگرودی، ش ۵۵، ص۲۸ – ۲۹.
۳.۱ – حوزه رشت
سید مرتضی پس از آموختن مقدمات علوم حوزوی در نزد اساتید مدرسه علمیه لنگرود، در سال ۱۳۲۳ یا ۱۳۲۲ق. برای ادامه تحصیل به رشت رفت. در این حوزه، او محضر روحانی مبارز و مجتهد پرآوازه، آیتالله سید عبدالوهاب صالح ضیاءبری (۱۲۹۴ – ۱۳۵۷ق.) را درک کرد و معالم را نزد او آموخت. یادآور میشود این عالم جزو جوانترین مجتهدان گیلانی بود که در سن ۲۸ سالگی به مقام اجتهاد دست یافت. وی از شاگردان مشهور مرحوم آخوند خراسانی بود. در اجازه اجتهاد مرحوم آخوند برای وی، مطالبی آمده که برای کمتر کسی گفته شده است. چنین اجازهای مقامات علمی و تقوای وی را مورد تایید قرار میدهد.
[۲] جهانگیر سرتیپپور، نامها و نامدارهای گیلان، ص۲۹۸ – ۲۹۹.
[۳] تاریخ معاصر ایران، کتاب نهم، ص۲۸۳.
سید مرتضی در حوزه علمیه رشت، مطوّل را نزد آقا شیخ محمد صیقلانی (منسوب به آبادی صیقلان از دهستان شفت و از توابع شهرستان فومن) و آقا شیخ محمد زرگر یاد گرفت.
۳.۲ – حوزه قزوین و تهران
سید مرتضی در همان اوان جوانی، به قزوین رفت و در حوزه این شهر شرح لمعه، مقداری از قوانین، الهیات و شرح تجرید را از محضر مرحوم حاج ملا علی طارمی و شیخ یونس نامی فرا گرفت و بدینگونه سطوح اولیه دروس حوزوی را تکمیل نمود و راهی تهران شد.
در آن زمان حوزه تهران، مجمع فقیهان بزرگ، حکیمان و عارفان مشهور بود. در این حوزه سید مرتضی سطوح عالی دانش دینی را نزد حضرات آیات: آقا سید محمدرضا افجهای، آقا شیخ محمدرضا نوری، شیخ عبدالنبی نوری و آقا سید محمد تنکابنی تکمیل کرد و در حکمت و فلسفه و معارف عرفانی محضر بزرگانی چون: حاج شیخ علی نوری، آقا میرزا هاشم اشکوری، آقا میرزا حسن کرمانشاهی و آقا میرزا محمود قمی را درک کرد.
[۴] مرسلوند، حسن، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ج۵، ص۳۵۹.
تا سال ۱۳۳۵ق. که در تهران اقامت داشت، به گفته خودش – بیشتر ایام به آموختن فلسفه و عرفان مشغول بوده است، با این که به مباحث فقه و اصول، گرایش بیشتری داشته است.
۳.۳ – بازگشت به گیلان
سید مرتضی پس از تحصیل در عرصه فقه و حکمت و عرفان، حوزه تهران را ترک نمود و برای کمک به پدرش در امر کشاورزی، به گیلان بازگشت و تا سال ۱۳۳۸ق. در آن ناحیه ماندگار شد. البته در این مدت از درس و بحث غافل نبود و با دوست دیرینه خود آقای طلوعی اشکوری به مباحثات علمی مشغول بود و از محضر آقا شیخ علیکبر فتیدهی بهره برد.
[۵] مجله حوزه، مصاحبه با آیتالله سید محمدحسن مرتضوی لنگرودی، ش ۵۵، ص۳۰.
۴ – اساتید
اساتید سید مرتضی لنگرودی عبارتند از:
۴.۱ – آیتالله نائینی
سید مرتضی در سال ۱۳۳۸ق. وطن را به قصد اقامت در عتبات عراق ترک نمود و به نجف اشرف رفت. وی برای انتخاب استاد، ابتدا در درسهای علما حضور مییافت، تا آن که شیوه تدریس آیتالله نائینی را پسندید. او به درس این محقّق، علاقه زائدالوصفی نشان داد و به قدری تحت تاثیر اندیشههای او قرار گرفت که غالباً حاضر نبود سخن مخالف مبانی ایشان را بشنود.
۴.۱.۱ – دلیل ترجیح نائینی بر دیگران
دلیل ترجیح آیتالله نائینی بر دیگران، این بود که محقق نائینی بر آراء و اندیشههای فقهی و اصولی شیخ مرتضی انصاری احاطه کاملی داشت، چنانکه برای فرزندش آیتالله حاج سید محمدحسن مرتضوی لنگرودی نقل کرده بود که میرزای نائینی با یکی از معاریف زمان (مرحوم حاج شیخ حسن کربلایی) تمامی کتابهای مرحوم شیخ، حتی آنچه را که آن مجتهد پرآوازه بر اوراقی کوچک یادداشت نموده بود، مباحثه میکردهاند.
مرحوم لنگرودی، با فراست درمییابد که محقق نائینی به خوبی میتواند بیانات شیخ مرتضی انصاری را تشریح و افکار و نظراتش را مستند نماید. دیگر جاذبههای درس نائینی برای وی آن بود که ایشان به صورت دستهبندی و با بیانی روان، مطالب را بیان میکرد و به دلیل برخورداری از حافظهای قوی، تدریس او، متنوع و با حواشی بسیار همراه بود؛ به عبارت دیگر، مطالب را با شاخ و برگ، مقدمات و مؤخّرات بسیار بیان میکرد، که این ویژگی، به درس او شیرینی، تنوّع و جاذبهای ویژه میبخشید. او با این مقام والای علمی و معنوی توانست شاگردانی آگاه به زمان و فاضل برای عالم اسلام تربیت کند.
۴.۱.۲ – تقریر دروس نائینی
سید مرتضی بیش از یک دوره اصول مرحوم نائینی را به تفصیل و با نظم و ترتیب خاصی به نگارش درآورد و از بحث فقه ایشان هم مباحثی چون: قضا، معاملات، طهارت و صلاه را تقریر کرد.
شایسته است نوشتههای ایشان به زیور طبع آراسته شود و در دسترس مشتاقان فقه و اصول قرار گیرد، زیرا این نوشتهها تقریرات درس استادی است که در دانشهای گوناگون، مانند: ادبیات فارسی و عربی، فلسفه، اصول، کلام و فقه تبحّر داشت؛ در فقه، یگانه عصر خود و در اصول، نوآور و مجدّد این دانش به شمار میرفت و در میان علما به کثرت تحقیق و تدقیق و ژرفاندیشی معروف بود. و به مقامی رسید که کثر معاصران، نظریات وی را همسنگ با تفکرات آخوند خراسانی دانسته و از او پیروی کردهاند.
[۶] علی لو، نورالدین، میرزای نائینی ندای بیداری، ص۶۶ – ۷۰.
[۷] مجله حوزه، مصاحبه با آیتالله سید محمدحسن مرتضوی لنگرودی، ش ۵۵، ص۳۴ – ۳۸.
۴.۱.۳ – ستایش از استاد
آیتالله سیدمرتضی مرتضوی لنگرودی همیشه از محقق نائینی به بزرگی یاد میکرد و مقام علمی او را میستود و میگفت: خیلی به شاگردان خود توجه داشت، هر کس را به میزان توانایی علمیاش تکریم مینمود، حتی در جلسه درس او، عدهای از خواص ایشان جایگاه ویژهای داشتند که افراد دیگر نمیتوانستند آن را اشغال کنند. با آن که به دلایلی، وجوه کمی به دستش میرسید، همان را صرف طلاب میکرد.
۴.۱.۴ – دریافت اجازه از استاد
آیتالله مرتضوی لنگرودی درباره چگونگی دریافت اجازه از آیتالله نائینی گفته است: وقتی خواستم به ایران برگردم، به محضر آیتالله آقا سید جمالالدین گلپایگانی رفتم که از خواص مرحوم نائینی بود. به ایشان گفتم: به آقا میرزا بگویید، میخواهم به وطن برگردم اگر میخواهند اجازهای مرقوم بفرمایند، لطف کنند. آیتالله نائینی به آقا سید جمال گلپایگانی فرموده بود: «لنگرودی واسطه نمیخواهد، هر وقت خواست به ایران برود خودش بیاید». از اینرو، آیتالله مرتضوی لنگرودی به محضر استادش میرود و او اجازه کمنظیری برای شاگردش مرقوم میفرماید که در اوراق ایشان موجود است.
[۸] مجله حوزه، مصاحبه با آیتالله سید محمدحسن مرتضوی لنگرودی، ش ۵۵، ص۳۸.
۴.۲ – سید ابوالحسن اصفهانی
آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی: اگرچه آیتالله لنگرودی به مبانی فقهی و اصولی آیتالله نائینی اهمیت میداد، ذوق فقهی مرحوم آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی هم برایش جاذبه داشت. آیتالله اصفهانی، پس از تحصیلات علوم عقلی و نقلی در اصفهان، به سال ۱۳۱۰ق. به نجف رفت و اندوختههای خود را در فقه و اصول تکمیل نمود و در زمره اعاظم علمای اصول و فقه قرار گرفت. آن مرحوم در طی مدت ۲۷ سال که مرجع تقلید شیعیان بود، توانست با درایت و کفایت بینظیر حوزههای نجف اشرف، کربلای معلاّ، سامرا و کاظمین را اداره کند. او تمام ساعات عمرش را صرف تدریس و تربیت شاگردان فاضل، ترویج مبانی تشیّع، مکارم اخلاق و حلّ و فصل امور شیعیان میکرد. مقام علمی او چنان بود که گفته شده است: هزار نفر که اغلب به رتبه اجتهاد رسیده بودند، در درس او حاضر میشدند. او که با ۲۸ واسطه نسبش به امام کاظم (علیهالسّلام) میرسید، بسیاری از فضایل و مکارم اخلاقی را از اجداد طاهرین خویش به ارث برده بود.
[۹] حبیبآبادی، محمدعلی، مکارم الآثار، ج۷، ص۲۵۸۶ – ۲۵۹۶.
[۱۰] امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۱، ص۲۹۱.
آیتالله اصفهانی به خوبی به استعداد آیتالله لنگرودی پی برده بود و به وی توجه زیادی داشت. آیتالله لنگرودی نقل کرده است که هنگام بازگشت به ایران، مرحوم آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی فرمود: «امثال شما نباید حوزه را ترک کنند». وی میافزاید: ایشان گمان کرده بودند که مشکلات معیشتی مرا وادار به چنین تصمیمی نموده است، از اینرو داستانی از زندگی خویش را برایم بیان نمود و فرمود: «روزی که وارد نجف اشرف شدم، تنها دو روپیه داشتم. آن مبلغ اندک را هم به خادم مدرسه دادم که حجرهای برایم مهیا کند؛ آهی در بساط نداشتم، توکل بر خدا کردم و مشغول تحصیل شدم. این هم وضع کنونی من است که میبینی.» منظور استادم آن بود که با وجود مشکلاتی که داری، آیندهات درخشان است. امّا من به ایشان عرض کردم که از لحاظ اقتصادی مشکلی ندارم، بلکه به دلیل ناسازگاری آب و هوای نجف نمیتوانیم در این شهر بمانیم. آیتالله اصفهانی فرموده بود: «حال که در رفتن به ایران مصمّم هستید، سعی کنید در حوزهای اقامت جویید که بیشتر از وجودتان استفاده شود.»
[۱۱] مجله حوزه، مصاحبه با آیتالله سید محمدحسن مرتضوی لنگرودی، ش ۵۵، ص۳۸ – ۳۹.
۴.۳ – آقا ضیاءالدین عراقی
آیتالله آقا ضیاءالدین عراقی: وی به علم اصول طراوت بخشید و با نوآوریهای دقیق خویش این دانش را بر تارک دروس حوزوی درخشان نگاه داشت.
[۱۲] یغمی ارکی، داوود، شمس الفقهاء، ص۱۱۲.
آیتالله لنگرودی به هنگام مهاجرت علمای نجف به ایران (به دلیل اعتراض آنان به تبعید آیتالله خالقی از سوی حکومت عراق)، در درس مرحوم محقق عراقی حضوری فعال داشت.
۴.۴ – شیخ جواد بلاغی
آیتالله آقا شیخ جواد بلاغی: مرحوم بلاغی در حالی به پرورش پاسداران آینده دین و دانش همت گماشت و به باغبانی گلهای لطیف گلستان اندیشه مبادرت نمود که هنوز گرد و غبار جهاد بر سر و رویش بود. آیتالله لنگرودی از پرتو این خورشید فقاهت نیز نور گرفت و بویژه در درس کلام و تفسیر، که رشتههای تخصصی آیتالله بلاغی بودند، حاضر میشد.
[۱۳] علیزاده، علی، علامه بلاغی روایت رویش، ص۴۳.
جلسات تفسیر استاد، به هنگام تعطیلی دروس حوزه تشکیل میشد. میوه پرحلاوت این درس بابرکت، تفسیر آلاءالرحمن است که تکمیل نشد و مرحوم آیتالله لنگرودی از ناتمام ماندن این تفسیر گرانسنگ ابراز تاسف میکرد. سید مرتضی لنگرودی، درباره آیتالله بلاغی میگوید: این استادم، در دفاع از اسلام بسیار اهتمام میورزید و با قلم قوی خود آثار ارزندهای به یادگار نهاد. اما با این همه درخشندگی علمی، کسی در امور زندگی به وی کمک نمیکرد و کارهای شخصی منزل و خرید مایحتاج زندگی را خود انجام میداد.
[۱۴] مجله حوزه، مصاحبه با آیتالله سید محمدحسن مرتضوی لنگرودی، ش ۵۵، ص۳۷.
۵ – تدریس
سابقه تدریس این مجتهد پرآوازه به دوران نوجوانی و جوانی باز میگردد، زمانی که مشغول فراگیری مقدمات و مرحله نخست سطح حوزه بود. ایشان، در حوزه تهران ضمن فراگیری حکمت، فقه و اصول، در مدرسه صدر برای جمع کثیری از طلاب جوان شرح لمعه و هدایه میبدی را تدریس میکرد.
[۱۵] مجله حوزه، مصاحبه با آیتالله سید محمدحسن مرتضوی لنگرودی، ش ۵۵، ص۲۹.
پس از فقهآموزی نزد دانشوران حوزه نجف و کسب توانمندیهای علمی، به سال ۱۳۴۲ق. به ایران بازگشت. در این زمان، اشتهار علمی وی به مرتبهای رسید که شرححالنگاران او را یکی از آیات و مدرسین بزرگ در قرن اخیر معرفی کرده و در وصفش نوشتهاند: او فقیهی محقّق، مجتهدی اصولی، مفسّری محدّث و مدقّق بود. در مدت اقامت در ایران، به تدریس و فیض رساندن مشغول بود؛ اما دو سال بعد، یعنی در سال ۱۳۴۴ق. به نجف اشرف مراجعت نمود و در توقف ده ساله خود در این شهر مقدس، به تدریس علوم حوزوی و تربیت شاگردان فاضل اهتمام داشت.
۵.۱ – دعوت برای تدریس در قم
یکی از تلاشهای آیتالله بروجردی برای احیای حوزه علمیه قم، دعوت از علمای بلاد دیگر بود. او به کسانی که قادر بودند در حوزه قم منشا اثر باشند، بها میداد و از این جهت از پاورپوینت آیتالله سید مرتضی مرتضوی لنگرودی معروف به «حاجی مجتهد» دعوت کرد که به قم بیاید تا در ارتقای سطح علمی فضلای این شهر مقدس سهیم باشد. مرحوم آیتالله لنگرودی با قبول دعوت آیتالله بروجردی، به قم مهاجرت نمود؛ هر چند علمای عراق ابتدا به هجرت او رضایت نمیدادند. به هر حال، او در قم نیز به عنوان استادی برجسته، به تدریس اشتغال داشت. در این زمان حضرت آیتالله حاج علیرضا ممجّد – که از جانب همسر آیتالله لنگرودی با ایشان نسبت داشت – در مسجد عشقعلی در درس خارج فقه و اصول این استاد نامدار حضور مییافت و از آن بهره میگرفت.
[۱۶] مجله حوزه، مصاحبه با آیتالله سید محمدحسن مرتضوی لنگرودی، ش ۸۷، ص۲۸ – ۲۹.
۵.۲ – روش تدریس
روش تدریس آیتالله لنگرودی اینگونه بود که پیش از تدریس، ابتدا مطالب را به صورت مستدل و دستهبندی شده مینوشت و در واقع برای هر جلسهای از تدریس، برنامهریزی آموزشی حساب شدهای داشت تا با پرهیز از پراکندهگویی، مباحث اصلی را تفهیم کند.
۵.۳ – در نجف و تهران
مدت اقامت آیتالله لنگرودی در شهر مقدس قم، سیزده ماه طول کشید. او در سال ۱۳۵۵ق. بار دیگر به نجف اشرف مشرف گردید و تا سال ۱۳۶۱ق. در حوزههای این شهر به تدریس فقه و اصول در عالیترین سطح (خارج) مشغول بود، اما در این سال به دلیل بیماری و نیز مشکلات خانوادگی، به ایران بازگشت و در تهران اقامت نمود.
۶ – فعالیتهای آموزشی و فرهنگی
آیتالله لنگرودی علاوه بر تدریس به فعالیتهای تبلیغی و فرهنگی اشتغال داشت.
۶.۱ – احیای مدرسه و مسجد حاج ابوالفتح
مدرسه و مسجد حاج ابوالفتح از آثار قدیمی تهران است که در دوران ناصرالدین شاه قاجار به سال ۱۲۹۷ق. به همت مرحوم حاج ابوالفتح تاسیس شده و مرحوم آیتالله حاج ملا علی کنی وقفنامه آنرا نوشته است. بعدها این مسجد بر اثر بیتوجهی و احداث خیابان، به صورت ویرانهای در آمد و زیرزمین و شبستان بالای آن، غیرقابل استفاده شد. تنها، شبستان کوچکی در داخل مدرسه بود که در فصول معتدل و گرم از آن استفاده میکردند. مدرسه هم با روی کار آمدن رضاخان، همچون سایر مدارس علوم دینی دستخوش حوادث ناگوار آن زمان شد و در اثر سهلانگاری متولّی و اداره اوقاف حتی حجرههای آن را صاحبان مشاغل تصاحب کردند. این وضعیت اسفبار تا بعد از شهریور ۱۳۲۰ ش. ادامه داشت، تا آنکه آیتالله لنگرودی به دعوت اهالی تهران برای اقامه نماز جماعت و خدمات فرهنگی و علمی در مسجد مذکور به این شهر آمد و برای احیای مدرسه و مسجد – که در حوالی میدان قیام واقع شده است – در همان ساختمان مخروبه و مرطوب اقامه جماعت کرد. نمناکی مسجد به قدری شدید بود که ایشان دچار پادردی شدید شد لذا تا آخر عمر از این کسالت رنج میبرد.
سرانجام ایشان در مراسم شکوهمند نماز عید فطر برای تجدید بنای مسجد از مردم آن نواحی دعوت به همکاری نمود. با اهتمام آن فقیه و همیاری مردم، کار ساختن مسجد، در سال ۱۳۷۰ق. آغاز گردید و سال بعد خاتمه یافت.
برای احیای مدرسه، آیتالله لنگرودی شخصاً دست به کار شد و در نخستین مرحله با جدّیت فراوان حجرههای آن را از افراد غاصب و نااهل باز پس گرفت و بعد از آماده کردن آن برای تحصیل و سکونت، در اختیار طلاب نهاد. سپس کتابخانهای برای استفاده استادان و شاگردان بنیان نهاد و پس از تحمل رنجهای فراوان این مکان مخروبه را به صورت مدرسهای فعال در آورده و با تلاش مداوم وی، این حوزه علوم دینی رونق گرفت و شاگردان برجستهای را تحویل جامعه داد.
۶.۱.۱ – تدریس در مدرسه
آیتالله لنگرودی در ابتدا شخصاً سطوح اولیه تا مکاسب و کفایه و بعدها درس خارج را در این مدرسه تدریس مینمود.
[۱۷] مجله حوزه، مصاحبه با آیتالله سید محمدحسن مرتضوی لنگرودی، ش ۵۵، ص۴۰ – ۴۱.
(ضمناً موجب تاسف است که در کتابهایی چون تاریخ مدارس ایران، تهران در آیینه زمان و حوزههای علمیه شیعه در گستره جهان، حتی نام مدرسه حاج ابوالفتح نیامده است.)
۶.۱.۲ – مقرّرات مدرسه
آیتالله لنگرودی بر وضع تحصیلی و تربیتی طلاب نظارت کامل داشت و منظور مقرّراتی را وضع کرده بود:
۱. طلاّب مدرسه نباید غیر از فراگیری علوم دینی، به کارهای دیگر اشتغال داشته باشند، زیرا جوینده معارف اسلامی باید تمام جدّ و جهدش در همین راستا باشد تا بتواند به جایی برسد.
۲. در هر حجرهای حداقل یک نفر باید شب خواب باشد.
۳. هر چند ماه یک بار آزمونی برگزار شود و طلاّب مدرسه باید در آن شرکت جویند.
۴. طلبهها باید در دروس جنبی از جمله کلاسهای اعتقادی، که خود ایشان در شبهای پنجشنبه تدریس میکردند، حضور مییافتند تا باورها و اعتقادات خویش را تعمیق و غنا بخشند.
بر اثر این نظارتها و دقتها، مدرسه حاج ابوالفتح در میان مرکز علوم دینی تهران به موقعیت درخشندهای رسید و به پرورش طلاب فاضل مباهات مینمود. گفتنی است که هماکنون یکی از فرزندان دانشمندش این مدرسه را اداره میکند.
۶.۲ – تاسیس هیات مرتضویون
تا قبل از شهریور سال ۱۳۲۰ ش. نسبت به برگزاری جلسات مذهبی محدودیتها و فشارهای زیادی صورت میگرفت و به همین دلیل، اینگونه مجالس به صورت مخفی در منازل تشکیل میشد. بعد از این تاریخ، گرچه از چنین تنگناهایی کاسته شد، ولی روال گذشته همچنان ادامه یافت. در همین سالها، مردم تهران از آیتالله لنگرودی تقاضا میکنند که در کنار تدریس و امامت جماعت و سرپرستی مدرسه حاج ابوالفتح، هیاتی را تشکیل دهند. ایشان قبول میکنند، اما شرط میکنند که مکان تشکیل آن، مسجد باشد. سرانجام هیات مرتضویون تشکیل میشود، ولی پس از مدتی به عللی، این مراسم در منازل برگزار میشود و خود ایشان سخنرانی میکردند. به برکت این محفل مذهبی، هیات جوانان مرتضویون تشکیل شد و چند ماه بعد، کودکان و نوجوانان نیز تشویق شدند و هیات کودکان مرتضویون نیز پایهگذاری گردید.
[۱۸] مجله حوزه، مصاحبه با آیتالله سید محمدحسن مرتضوی لنگرودی، ش ۵۵، ص۴۲ – ۴۳.
۶.۳ – فعالیتها در قم
آیتالله لنگرودی در سالهای ۱۳۶۱ تا ۱۳۷۲ق. یعنی یازده سال، در تهران به خدمات علمی، فرهنگی و تبلیغی مشغول بود. در همین سال برای زیارت عتبات عالیات به عراق رفت و در مراجعت از این سفر معنوی در قم رحل اقامت انداخت و در حوزه علمیه قم مدتها به تالیف و تدریس مشغول شد.
[۱۹] شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، ج۷، ص۳۸۰.
۷ – تالیفات و پژوهشها
آیتالله سیدمرتضی مرتضوی لنگرودی به موازات تدریس و تبلیغ، از تلاشهای علمی و نگارش غافل نبود. برخی از آثار ایشان، تقریر درس اساتیدش میباشد و پارهای از آنها مطالبی است که خود برای ارائه در جلسات آموزشی حوزه تدوین کرده بود. البته از آنجا که نامبرده مدام در حال مسافرت از ناحیهای به ناحیه دیگر بود و نیز به دلیل برخی دشواریها و حوادث، بخشی از جزوات این فاضل گرانقدر در هنگام نقل و انتقالات از بین رفته است.
تالیفات و تقریرات ایشان به شرح ذیل میباشند:
۱. تقریرات درس اصول فقه مرحوم محقق نائینی در یک دوره کامل (مبسوط و مفصل)؛
۲. کتاب المتاجر (تقریر درس مرحوم نائینی، یک دوره کامل)؛
۳. شرح مبسوطی بر بخش طهارت کتاب عروه الوثقی؛
۴. رسالهای در منجّزات مریض؛
۵. کتاب الصلوه (تقریر درس نائینی)؛
۶. کتاب الطهاره؛
۷. کتاب الخمس؛
۸. رسالهای در توسعه ارض غصبیّه؛
۹. رسالهای در حدوث عالم؛
۱۰. رسالهای در اثبات اصول و عقاید مشتمل بر مسایلی چون: شفاعت، عدم تحریف قرآن و وجوه اعجاز این کلام الهی؛
۱۱. رسالهای در قضا (ناتمام)؛
۱۲. رسالهای در تفکیک بین اراده استعمالی و جدّی؛
۱۳. رسالهای در مبحث آب کر؛
۱۴. رسالهای در مبحث اجتهاد؛
۱۵. رسالهای در حرمان زوجه از ارث؛
۱۶. رسالهای در اراده استقلالیه؛
۱۷. رسالهای در مبحث اجتهاد؛
۱۸. رسالهای در مبحث تقلید؛
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.