پاورپوینت دفاع امام علی از حضرت زهرا


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
2 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت دفاع امام علی از حضرت زهرا دارای ۹۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت دفاع امام علی از حضرت زهرا،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت دفاع امام علی از حضرت زهرا :

پاورپوینت دفاع امام علی از حضرت زهرا

کلیدواژه: امیرمؤمنان (علیه‌السّلام)، فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها)، دفاع.

پرسش: چرا امیرمؤمنان (علیه‌السلام) از همسرش دفاع نکرد؟

پاسخ: یکی از مهم‌ترین شبهاتی که وهابیت با تحریک احساسات مردم، به منظور انکار قضیه هجوم عمر بن خطاب و کتک زدن فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) مطرح می‌کنند، این است که امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) از همسرش دفاع نکرد. مگر نه این‌که او اسد‌الله‌ الغالب و شجاع‌ترین فرد زمان خود بود و…
عالمان شیعه در طول تاریخ درباره این شبهه پاسخ‌های گوناگونی داده‌اند که به اختصار به چند نکته بسنده می‌کنیم.

فهرست مندرجات

۱ – عکس‌العمل تند حضرت در برابر عمر
۱.۱ – روایت سلیم بن قیس
۱.۲ – روایت آلوسی
۲ – تسلیم امیرالمومنین در برابر مقدرات
۳ – عمل به وصیت پیامبر
۳.۱ – روایت سلیم بن قیس هلالی
۴ – معرفی امیرالمومنین
۵ – هدف حمله مهاجمین
۵.۱ – داستان عمار یاسر
۵.۱.۱ – پاسخ امیرالمومنین به معاویه
۶ – عدم شرکت امیرالمؤمنین در جنگ‌های زمان خلفا
۶.۱ – کلام آن حضرت در خطبه سوم نهج‌البلاغه
۶.۲ – کلام آن حضرت در خطبه پنجم نهج‌البلاغه
۶.۳ – کلام ابن‌حجر عسقلانی
۶.۴ – کلام ابن‌هشام
۷ – دفاع نکردن عثمان از زنش
۷.۱ – نظریه طبری
۸ – دفاع نکردن عمر از زنش
۸.۱ – روایت ابوالفرج اصفهانی
۹ – پانویس
۱۰ – منبع

عکس‌العمل تند حضرت در برابر عمر

امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) در مرحله اول و زمانی که آن‌ها قصد تعرض به همسرش را داشتند، از خود واکنش نشان داد و با عمر برخورد کرد، او را بر زمین زد، با مشت به صورت و گردن او کوبید؛ اما از آن جایی که مأمور به صبر بود از ادامه مخاصمه منصرف و طبق فرمان رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) صبر پیشه کرد. در حقیقت با این کار می‌خواست به آن‌ها بفهماند که اگر مامور به شکیبایی نبودم و فرمان خدا غیر از این بود، کسی جرئت نمی‌کرد که این فکر را حتی از مخیله‌اش بگذراند؛ اما آن حضرت مثل همیشه تابع فرمان‌های الهی بوده است.

روایت سلیم بن قیس

سلیم بن قیس هلالی که از یاران مخلص امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) است، در این‌ باره می‌نویسد:
وَدَعَا عُمَرُ بِالنَّارِ فَاَضْرَمَهَا فِی الْبَابِ ثُمَّ دَفَعَهُ فَدَخَلَ فَاسْتَقْبَلَتْهُ فَاطِمَهُ (علیه‌السّلام) وَصَاحَتْ یَا اَبَتَاهْ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَرَفَعَ عُمَرُ السَّیْفَ وَهُوَ فِی غِمْدِهِ فَوَجَاَ بِهِ جَنْبَهَا فَصَرَخَتْ یَا اَبَتَاهْ فَرَفَعَ السَّوْطَ فَضَرَبَ بِهِ ذِرَاعَهَا فَنَادَتْ یَا رَسُولَ اللَّهِ لَبِئْسَ مَا خَلَّفَکَ اَبُو بَکْرٍ وَعُمَرُ.
فَوَثَبَ عَلِیٌّ (علیه‌السّلام) فَاَخَذَ بِتَلابِیبِهِ ثُمَّ نَتَرَهُ فَصَرَعَهُ وَوَجَاَ اَنْفَهُ وَرَقَبَتَهُ وَهَمَّ بِقَتْلِهِ فَذَکَرَ قَوْلَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وَمَا اَوْصَاهُ بِهِ فَقَالَ وَالَّذِی کَرَّمَ مُحَمَّداً بِالنُّبُوَّهِ یَا ابْنَ صُهَاکَ لَوْ لا کِتابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ وَعَهْدٌ عَهِدَهُ اِلَیَّ رَسُولُ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) لَعَلِمْتَ اَنَّکَ لا تَدْخُلُ بَیْتِی.

عمر آتش طلبید و آن را بر در خانه شعله‌ور ساخت و سپس در را فشار داد و باز کرد و داخل شد! حضرت زهرا (علیها‌السّلام) به طرف عمر آمد و فریاد زد: یا ابتاه، یا رسول‌ اللَّه! عمر شمشیر را در حالی‌که در غلافش بود بلند کرد و بر پهلوی فاطمه زد. آن حضرت ناله کرد: یا ابتاه! عمر تازیانه را بلند کرد و بر بازوی حضرت زد. آن حضرت صدا زد:
یا رسول‌اللَّه، ابوبکر و عمر با بازماندگانت چه بد رفتار می‌کنند»!
علی (علیه‌السّلام) ناگهان از جا برخاست و گریبان عمر را گرفت و او را به شدت کشید و بر زمین زد و بر بینی و گردنش کوبید و خواست او را بکشد؛ ولی به یاد سخن پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و وصیتی که به او کرده بود افتاد، فرمود: ‌ای پسر صُهاک! قسم به آنکه محمد را به پیامبری مبعوث نمود، اگر مقدرّات الهی و عهدی که پیامبر با من بسته است، نبود، می‌دانستی که تو نمی‌توانی به خانه من داخل شوی».

روایت آلوسی

هم‌چنین آلوسی مفسر مشهور اهل تسنن به نقل از منابع شیعه این روایت را نقل کرده است:
«انه لما یجب علی غضب عمر واضرم النار بباب علی واحرقه ودخل فاستقبلته فاطمه وصاحت یا ابتاه ویا رسول الله فرفع عمر السیف وهو فی غمده فوجا به جنبها المبارک ورفع السوط فضرب به ضرعها فصاحت یا ابتاه فاخذ علی بتلابیب عمر وهزه ووجا انفه ورقبته؛ عمر عصبانی شد و درب خانه علی را به آتش کشید و داخل خانه شد، فاطمه (سلام‌الله‌علیها) به طرف عمر آمد و فریاد زد: «یا ابتاه، یا رسول الله»! عمر شمشیرش را که در غلاف بود بلند کرد و به پهلوی فاطمه زد، تازیانه را بلند کرد و بر بازوی فاطمه زد، فریاد زد: «یا ابتاه» (با مشاهده این ماجرا) علی (علیه‌السّلام) ناگهان از جا برخاست و گریبان عمر را گرفت و او را به شدت کشید و بر زمین زد و بر بینی و گردنش کوبید.»

تسلیم امیرالمومنین در برابر مقدرات

امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) در تمام دوران زندگی‌اش، مطیع محض فرمان‌های الهی بوده و آن چه او را به واکنش وامی داشت، فقط و فقط اوامر الهی بود و هرگز به خاطر تعصب، غضب و منافع شخصی از خود واکنش نشان نمی‌داد.
آن حضرت از جانب خدا و رسولش مامور به صبر و شکیبائی در برابر این مصیبت‌های عظیم بوده است و طبق همین فرمان بود که دست به شمشیر نبرد.

عمل به وصیت پیامبر

مرحوم سید رضی‌الدین موسوی در کتاب شریف خصائص‌الائمه (علیهم‌السّلام) می‌نویسد:
اَبُو الْحَسَنِ فَقُلْتُ لِاَبِی فَمَا کَانَ بَعْدَ اِفَاقَتِهِ قَالَ دَخَلَ عَلَیْهِ النِّسَاءُ یَبْکِینَ وَارْتَفَعَتِ الْاَصْوَاتُ وَضَجَّ النَّاسُ بِالْبَابِ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَالْاَنْصَارِ فَبَیْنَا هُمْ کَذَلِکَ اِذْ نُودِیَ اَیْنَ عَلِیٌّ فَاَقْبَلَ حَتَّی دَخَلَ عَلَیْهِ قَالَ عَلِیٌّ (علیه‌السّلام) فَانْکَبَبْتُ عَلَیْهِ.
فَقَالَ یَا اَخِی… اَنَّ الْقَوْمَ سَیَشْغَلُهُمْ عَنِّی مَا یَشْغَلُهُمْ فَاِنَّمَا مَثَلُکَ فِی الْاُمَّهِ مَثَلُ الْکَعْبَهِ نَصَبَهَا اللَّهُ لِلنَّاسِ عَلَماً وَاِنَّمَا تُؤْتَی مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ وَنَاْیٍ سَحِیقٍ وَلَا تَاْتِی وَاِنَّمَا اَنْتَ عَلَمُ الْهُدَی وَنُورُ الدِّینِ وَهُوَ نُورُ اللَّهِ یَا اَخِی وَالَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ لَقَدْ قَدَّمْتُ اِلَیْهِمْ بِالْوَعِیدِ بَعْدَ اَنْ اَخْبَرْتُهُمْ رَجُلًا رَجُلًا مَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنْ حَقِّکَ وَاَلْزَمَهُمْ مِنْ طَاعَتِکَ وَکُلٌّ اَجَابَ وَسَلَّمَ اِلَیْکَ الْاَمْرَ وَاِنِّی لَاَعْلَمُ خِلَافَ قَوْلِهِمْ فَاِذَا قُبِضْتُ وَفَرَغْتَ مِنْ جَمِیعِ مَا اُوصِیکَ بِهِ وَغَیَّبْتَنِی فِی قَبْرِی فَالْزَمْ بَیْتَکَ وَاجْمَعِ الْقُرْآنَ عَلَی تَاْلِیفِهِ وَالْفَرَائِضَ وَالْاَحْکَامَ عَلَی تَنْزِیلِهِ ثُمَّ امْضِ[ذَلِکَ] عَلَی غیر لائمه[عَزَائِمِهِ وَ] عَلَی مَا اَمَرْتُکَ بِهِ وَعَلَیْکَ بِالصَّبْرِ عَلَی مَا یَنْزِلُ بِکَ وَبِهَا[یعنی بفاطمه] حَتَّی تَقْدَمُوا عَلَیَّ.

امام کاظم (علیه‌السّلام) می‌فرماید: از پدرم امام صادق (علیه‌السّلام) پرسیدم: پس از به هوش آمدن رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) چه اتفاق افتاد؟ فرمود: زن‌ها داخل شدند و صدا به گریه بلند کردند، مهاجرین و انصار جمع شده و اظهار غم و‌ اندوه می‌کردند، علی فرمود: ناگهان مرا صدا زدند، وارد شدم و خودم را روی بدن پیغمبر‌ انداختم، فرمود:
برادرم، این مردم مرا رها خواهند کرد و به دنیای خودشان مشغول خواهند شد؛ ولی تو را از رسیدگی به من باز ندارد، مثل تو در بین این امت مثل کعبه است که خدا آن را نشانه قرار داده است تا از راه‌های دور نزد آن بیایند… پس چون از دنیا رفتم و از آنچه به تو وصیت کردم فارغ شدی و بدنم را در قبر گذاشتی، در خانه‌ات بنشین و قرآن را آن‌گونه که دستور داده‌ام، بر اساس واجبات و احکام و ترتیب نزول جمع‌آوری کن، تو را به بردباری در برابر آنچه که از این گروه به تو و فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) خواهد رسید سفارش می‌کنم، صبر کن تا بر من وارد شوی.

روایت سلیم بن قیس هلالی

در روایت دیگری سلیم بن قیس هلالی نقل می‌کند:
ثُمَّ نَظَرَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اِلَی فَاطِمَهَ وَاِلَی بَعْلِهَا وَاِلَی ابْنَیْهَا فَقَالَ یَا سَلْمَانُ اُشْهِدُ اللَّهَ اَنِّی حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَهُمْ وَسِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَهُمْ اَمَا اِنَّهُمْ مَعِی فِی الْجَنَّهِ ثُمَّ اَقْبَلَ النَّبِیُّ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) عَلَی عَلِیٍّ (علیه‌السّلام)
فَقَالَ یَا عَلِیُّ اِنَّکَ سَتَلْقَی[بَعْدِی] مِنْ قُرَیْشٍ شِدَّهً مِنْ تَظَاهُرِهِمْ عَلَیْکَ وَظُلْمِهِمْ لَکَ فَاِنْ وَجَدْتَ اَعْوَاناً[عَلَیْهِمْ] فَجَاهِدْهُمْ وَقَاتِلْ مَنْ خَالَفَکَ بِمَنْ وَافَقَکَ فَاِنْ لَمْ تَجِدْ اَعْوَاناً فَاصْبِرْ وَکُفَّ یَدَکَ وَلا تُلْقِ بِیَدِکَ اِلَی التَّهْلُکَهِ فَاِنَّکَ[مِنِّی] بِمَنْزِلَهِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی وَلَکَ بِهَارُونَ اُسْوَهٌ حَسَنَهٌ اِنَّهُ قَالَ لِاَخِیهِ مُوسَی اِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَ کادُوا یَقْتُلُونَنِی.

پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به فاطمه و همسر او و دو پسرش نگاهی کرد و فرمود: ‌ای سلمان! خدا را شاهد می‌گیرم افرادی که با اینان بجنگند با من جنگیده‌اند، افرادی که با اینان روی صلح داشته باشند با من صلح کرده‌اند، بدانید که اینان در بهشت همراه من‌اند.
سپس پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نگاهی به علی (علیه‌السّلام) کرد و فرمود: ‌ای علی! تو به زودی پس از من، از قریش و متحد شدنشان علیه خودت و ستمشان سختی خواهی کشید. اگر یارانی یافتی با آنان جهاد کن و به وسیله موافقینت با آنان بجنگ، و اگر کمک کار و یاوری نیافتی صبر کن و دست نگهدار و با دست خویش خود را به نابودی مینداز. تو نسبت به من همانند‌ هارون نسبت به موسی هستی،‌ هارون برای تو اسوه خوبی است، به برادرش موسی گفت: «اِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَ کادُوا یَقْتُلُونَنِی؛ این قوم مرا ضعیف شمردند و نزدیک بود مرا بکشند».

هم‌چنین در ادامه روایت پیشین که از سلیم نقل شد، امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) خطاب به عمر فرمود:
«یَا ابْنَ صُهَاکَ لَوْ لا کِتابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ وَعَهْدٌ عَهِدَهُ اِلَیَّ رَسُولُ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) لَعَلِمْتَ اَنَّکَ لا تَدْخُلُ بَیْتِی؛ ‌ای پسر صحّاک! اگر مقدرات خداوندی و پیمان و سفارش رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نبود، هر آینه می‌فهمیدی که تو قدرت ورود به خانه مرا نداری.»

البته روایات در این باب بیش از آن است که در این مختصر بگنجد؛ از این رو به همین چند روایت بسنده می‌کنیم.

معرفی امیرالمومنین

به راستی چه کسی جز حیدر کرّار می‌تواند از چنین امتحان سختی بیرون بیاید؟! زمانی ارزش این کار مشخص می‌شود که بدانیم علی (علیه‌السّلام) همان کسی است که در میدان نبرد، همچون شیر ژیان بر دشمن حمله می‌کرد و پهلوانان و یلان کفر را یکی پس از دیگری از سر راه بر می‌داشت، روزی پشت پهلوانی همچون عمر بن عبدود را به خاک می‌مالد و روزی دیگر فرق سر مرهب یهودی را همراه با کلاه خودش می‌شکافد.
آن روز فرمان خداوند این بود که دشمنان از ترس ذوالفقارش خواب آسوده نداشته باشند؛ ولی روز دیگر فرمان این است که همان ذوالفقار در نیام باشد تا اساس اسلام حفظ شود و دشمنان اسلام از نابود کردن آن مایوس شوند.

هدف حمله مهاجمین

دفاع از ناموس، از مسائل فطری و مشترک میان همه انسان‌ها است؛ اما روشن است که اگر کسی بداند که قصد دشمن از تعرض به ناموس وی این است که او را به واکنش وادار کنند تا به مقصود مهمتر و شوم‌تری دست یابند؛ انسان عاقل، با تدبیر و مسلط بر نفس خویش، هرگز کاری نخواهد کرد که دشمن به مقصودش برسد.
قصد مهاجمین به خانه وحی این بود که امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) را به واکنش وادار کنند و با استفاده از این فرصت، ثابت کنند که شخصی همانند علی (علیه‌السّلام) برای رسیدن به حکومت دنیوی حاضر شد که افراد زیادی را از دم شمشیر بگذراند.
و نیز اگر امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) از خود واکنش نشان می‌داد و با آن‌ها درگیر می‌شد، ممکن بود که فاطمه زهرا در این درگیری‌ها کشته شود، سپس دشمنان شایع می‌کردند که علی (علیه‌السّلام) برای به دست آوردن حکومت دنیایی، همسرش را نیز فدا کرد و در حقیقت او بود که سبب کشتن همسرش شد؛ چنانچه درباره عمار یاسر، یار وفادار امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) چنین کردند.

داستان عمار یاسر

هنگام ساختن مسجد مدینه، عمار یاسر برخلاف دیگران که یک خشت برمی‌داشتند، او دو تا دو تا می‌آورد، پیامبر اسلام او را دید، با دست مبارکش، غبار را از سر و صورت نازنین عمار زدود و پس فرمود:
«وَیْحَ عَمَّارٍ تَقْتُلُهُ الْفِئَهُ الْبَاغِیَهُ، یَدْعُوهُمْ اِلَی الْجَنَّهِ، وَیَدْعُونَهُ اِلَی النَّار؛ عمار را گروه ستمگر می‌کشند، او آنان را به بهشت می‌خواند و آنان او را به جهنم.»

صدور این روایت از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در حق عمّار قطعی بود و تمام مردم از آن آگاه بودند و نیز ثابت می‌کرد که معاویه و دار و دسته‌اش همان گروه نابکار هستند؛ از این رو هنگامی که معاویه شنید عمار کشته شده و لرزه بر دل بسیاری از مردم‌ انداخته، و این فرمایش پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) سر زبان‌ها افتاده است، عمرو عاص را به حضور طلبید و پس از مشورت با او شایع کردند که علی (علیه‌السّلام) او را کشته است و این‌گونه استدلال کردند که چون عمار در جبهه علی و همراه او بوده است و علی او را به جنگ فرستاده است؛ پس او قاتل عمار است.

پاسخ امیرالمومنین به معاویه

احمد بن جنبل در مسندش می‌نویسد:
مُحَمَّدِ بْنِ عَمْرِو بْنِ حَزْمٍ عَنْ اَبِیهِ قَالَ لَمَّا قُتِلَ عَمَّارُ بْنُ یَاسِرٍ دَخَلَ عَمْرُو بْنُ حَزْمٍ عَلَی عَمْرِو بْنِ الْعَاصِ فَقَالَ قُتِلَ عَمَّارٌ وَقَدْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَس

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.