پاورپوینت صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم دارای ۴۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم :
محتویات
۱ ولادت
۲ تحصیلات
۳ مراحل حیات علمى
۴ مکتب فلسفى صدرا
۵ جایگاه علمی ملا صدرا
۶ معروفترین اساتید صدرا
۷ معروفترین شاگردان صدرا
۸ وفات
۹ آثار
۱۰ پانویس
۱۱ وابستهها
ولادت
در نهم جمادیالاولی ۹۷۹ق، در شیراز، دیده به جهان گشود.
آنچه به یقین از او مىدانیم این است که او در شیراز، از پدرى صالح به نام ابراهیم بن یحیى قوامى متولد شده است و گفتهاند: ابراهیم، از وزیران دولت فارس به مرکزیت شیراز و از خاندان محترم قوامى بود و صاحب فرزند پسر نمىشد، لذا نذر کرد درصورتىکه خداى متعال به او پسرى صالح و موحد ببخشد، به فقیران و اهل علم، بسیار کمک کند. آرزوى وى در وجود محمد، تحقق یافت.
تحصیلات
این فرزند، در دامن پدر، با عزت و کرامت آموزش دید و پدر، او را به فراگیرى دانش تشویق نمود.
وقتى پدر وفات یافت، محمد براى تکمیل تحصیلات خود به اصفهان که مرکز دانش و دولت در عهد صفویه بود، مهاجرت کرد. از بررسى زندگى وی، مشخص مىشود که هنگام هجرت به اصفهان، از مقام علمى و عملى ممتازى برخوردار بوده است، زیرا در ابتداى ورود به حوزه اصفهان، در درس شیخ بهاءالدین عاملى شرکت نمود؛ درحالىکه هرکسى، شایستگى حاضر شدن در درس شیخ بهائى، شیخالاسلام آن زمان را نداشت.
صدرالمتألهین، چنان شیفته آموختن بود که همه اموالى را که پدرش بر جاى گذاشته بود، در راه تحصیل دانش صرف کرد. او به مکتب فلسفى-عرفانى که در آن زمان پیروان زیادى داشت، روى آورد. این مکتب، چنان اشتیاقى را در او برانگیخت که راه را بر دیگر گرایشهاى او بست و از او عارف و فیلسوف و متألهى یگانه و بىنظیر یا کمنظیر پدید آورد. او خود به این عشق و اشتیاق، در مقدمه «اسفار»، اشاره کرده و گفته است: براى درک فلسفه الهى، در جوانى تلاش بسیارى کردم.
عشق او به فلسفه و گرایش به آن، موجب جلب توجه او به درس فیلسوف عصر خود، محمدباقر میرداماد، متوفاى ۱۰۴۰ق، شد. صدرالمتألهین، در بسیارى از نوشتههایش، از او به بزرگى یاد نموده و از جمله در شرح حدیث اول اصول کافى، آورده است: «سید و سند و استاد و تکیهگاه من در معالم دین و علوم الهى و معارف حقیقى و اصول یقینى…».
مراحل حیات علمى
با بررسى زندگى علمى صدرالمتألهین، سه مرحله اساسى در زندگى او قابل تشخیص است که پیمودن این مراحل، از او فیلسوفى بزرگ پدید آورده است:
مرحله اول، دوره شاگردى اوست که دوره بحث و بررسى نظریههاى متکلمان و فلاسفه و گفتوگوهاى آنهاست. معلوم مىشود هنوز روش عرفانى او شکل نگرفته بوده است و سخن او در مقدمه تفسیر سوره واقعه، به همین نکته اشاره دارد: «در گذشته به بحث و تکرار، اشتغال فراوان داشتم و کتابهاى حکما و فلاسفه را بسیار مىخواندم تا آنجا که مىپنداشتم به دانشى دست یافتهام، اما هنگامى که به یافتههاى خود نظر کردم، با وجود اینکه درباره مبدأ و معاد و منزه بودن خداوند از صفات امکان و حدوث و همچنین بخشى از مسائل درباره نفس انسانى بسیارى مطالب مىدانستم، دریافتم که با دانش واقعى و حقیقت هستى که جز از طریق مکاشفه و ذوق به دست نمىآید، بیگانه هستم».
مراد او از دانش واقعى، مکاشفات عرفانى است. در مقدمه «اسفار»، از اینکه در ابتداى عمر خود، در گرایش به روش اهل بحث (فلاسفه و متکلمان)، زیادهروى کرده، اظهار پشیمانى کرده است: «از اینکه بخشى از عمر خود را در جستوجوى نظریههاى فلاسفه و متکلمان مجادلهگر و نازکاندیشىهاى آنان هدر دادم و به فراگیرى جربزه آنان در سخن و چگونگى مباحثه پرداختم، استغفار مىکنم».
هرچند او پشیمانى خود را از هدر دادن این دوره، بیان داشته، اما در دوره آخر عمر خود که دوره نگارش آثارش است و در این آثار، روش بحثى (فلسفى- کلامى) و روش عرفانى را جمع کرده، از روش اهل بحث بهره فراوان برده است که ما در بخشى دیگر (مکتب علمى او)، از آن سخن خواهیم گفت. علاوه بر این، در این دوره، او فقط روش بحثى را در پیش نگرفته، بلکه آمیختهاى از روش بحثى و عرفانى را اساس تفکر خود قرار داده است، هرچند هنوز در اندیشه او، این روش، شکل نگرفته بوده؛ چنانکه در آن دوره، قائل به وحدت وجود بود و رساله «طرح الکونین» را درباره وحدت وجود نوشته است.
به دلیل بیان علمى همین نظریهها و خوددارى نکردن از اظهار علنى آنها، مردم سطحینگر، وی را در تنگنا قرار دادند؛ چنانکه خود در نوشتههایش به آن اشاره نموده و دوره دوم زندگى وى با این مشکلات شروع شد.
مرحله دوم، دوره گوشهنشینى و دورى از مردم و روى آوردن به عبادت و ریاضت در بعضى از کوههاى دوردست واقع در کهک، از روستاهاى قم، مىباشد. این گوشهنشینى، مدت پانزده سال به طول انجامید.
صدر المتألهین، شرح گوشهنشینی خود را در مقدمه «اسفار» با عباراتی مسجع و زیبا، با این مضامین، بیان نموده است: «من وقتی دیدم زمانه با من سر دشمنی دارد و به پرورش اراذل و جهال مشغول است و روز به روز، شعلههای آتش جهالت و گمراهی برافروختهتر و بدحالی و نامردی، فراگیرتر میشود، ناچار روی از فرزندان دنیا برتافتم و دامن از معرکه بیرون کشیدم و از دنیای خمودی و جمود و ناسپاسی به گوشهای پناه بردم و در انزوای گمنامی و شکستهحالی پنهان شدم. دل از آرزوها بریدم و همراه شکستهدلان بر ادای واجبات، کمر بستم و کوتاهیهای گذشته را در برابر خدای بزرگ به تلافی برخاستم. نه درسی گفتم و نه کتابی تألیف نمودم، زیرا اظهار نظر و تصرف در علوم و فنون و القای درس و رفع اشکالات و شبهات و… نیازمند تصفیه روح و اندیشه، تهذیب خیال از نابسامانی و اختلال، پایداری اوضاع و احوال و آسایش خاطر از کدورت و ملال است و با این همه رنج و ملالی که گوش میشنود و چشم میبیند، چگونه چنین فراغتی ممکن است… ناچار از همراهی با مردم، دل کندم و از انس با آنان مأیوس گشتم تا آنجا که دشمنی روزگار و فرزندان زمانه بر من سهل شد و نسبت به انکار و اقرارشان و عزت و اهانتشان بیاعتنا شدم، آنگاه روی فطرت بهسوی سببساز حقیقی نموده، با تمام وجودم در بارگاه قدسش به تضرع و زاری برخاستم و مدتی طولانی بر این حال گذراندم؛ سرانجام در اثر طول مجاهدت و کثرت ریاضت، نور الهی در درون جانم تابیدن گرفت و دلم از شعله شهود مشتعل گشت، انوار ملکوتی بر آن افاضه شد و اسرار نهانی جبروت بر وی گشود و در پی آن به اسراری دست یافتم که در گذشته نمیدانستم و رمزهایی برایم کشف شد که به آنگونه، از طریق برهان نیافته بودم و هرچه از اسرار الهی، حقایق ربوبی، ودیعههای عرشی و رمز و راز صمدی را که با کمک عقل و برهان میدانستم، با شهود و عیان، روشنتر یافتم. در اینجا بود که عقلم آرام گرفت و استراحت یافت و نسیم انوار حق، صبح و عصر و شب و روز بر آن وزید و آنچنان به حق نزدیک شد که همواره با او به مناجات نشست»[۱]
مرحله سوم، مرحله خلق آثار ارزشمند برهانی، عرفانی و قرآنی است. کتاب «اسفار»، نخستین و گرانمایهترین محصول این دوره و مشتمل بر همه افکار و نظریههاى جدید و مکاشفات عرفانى ملا صدرا و اساس دیگر نوشتههاى اوست.
مکتب فلسفى صدرا
به نظر صدر المتألهین، دانش از دو راه به دست مىآید:
گفتوگو و فراگیرى و آموزش که بر پایه قیاسها و مقدمات منطقى، استوار است؛
علم لدنى که از راه الهام و کشف و حدس به دست مىآید.
علم لدنى، تنها با پاک گرداندن نفس از شهوتها و لذته
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.