پاورپوینت وجدان تا وجود دارد، بیدار است.

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت وجدان تا وجود دارد، بیدار است. دارای ۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت وجدان تا وجود دارد، بیدار است.،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت وجدان تا وجود دارد، بیدار است. :

در تاریکی شب های ظلمانی، آن جا که همه دادگران و دادپروران و دادرسان به خواب عمیق فرو می روند،[۱] تو ای همیشه بیدار، در بستر کاخ های مجلل که انسانی نیرومند سر بر بالش حریر و ابریشمی اش نهاده و به دریای خویشتن خم شده، و یا در بیغوله ای از کوخ های محقر که انسانی ضعیف، جسد آزرده خود را روی آن فرش کرده و به ناله های حزینِ خویشتن گوش فرا می دهد، در هر دو صحنه، بساط محاکمه می گسترانی و شرافت توأم با خرسندی یا رذالتِ توأم با ندامت را در چهره درونی هر دو انسان برایشان نمایان می سازی.

در آن هنگام که می خواهیم از قضاوت عادلانه و انعطاف ناپذیر تو روی گردان شده و نادیده ات انگاریم، به هر طرف که می نگریم، بسان نورافکنی دوّار، با ما می گردی و نور خود را به چهره تاریک و درهم پیچیده ما می افکنی. مگر انسان راهی برای فرار از خویشتن سراغ دارد؟

راستی، آدمی کدام روی خود را نشان می دهد، آن گاه که می خواهد از خویشتن طفره برود؟[۲]

این کبوتر ضعیف و هُمای سعادت، در مبارزه با کرکسِ تمایلات، تا زنده است و بیدار،

کوشش می کند و دمی از مقاومت نمی ایستد، تا آن گاه که بال و پرش شکسته شود و موجودیت خود را از دست بدهد.

اگر فیلسوفی پاک دل که شب ها و روزهایی را در ژرفای اقیانوس انسانی فرو می رفت و در راهِ شناختِ شخصیتِ عالی انسانی، تلاش هایی خستگی ناپذیر را تحمل می کرد، من اطمینان دارم فقط تو را می جُست و از تو سراغ می گرفت.

اما جلال و عظمتِ تو، چنان او را خیره نموده است که جوینده می خواست کشتیبانِ کشتی مرموز انسانی، یعنی تو را، آری تو را ای زیبای زیبایان، پیدا کند و بستاید. او که راه خود را گم کرده و عظمتِ اثرِ تو را که در احساس و انجام تکلیف دریافت کرده بود، همان جا توقف کرده و ژرف ترین سرودِ روح افزای خود را سرداد:

ای تکلیف، ای نامِ بلند و بزرگ! خوشایند و دلربا نیستی، اما از مردم طلب اطاعت می کنی و هر چند اراده کسان را به جنبش درمی آوری. ..

این شور و هیجان دی