پاورپوینت آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی دارای ۶۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی :
اصفهانی، ابوالحسن
نام
اصفهانی، ابوالحسن
نامهای دیگر
ابوالحسن اصفهانی
مدیسهیی، ابوالحسن
موسوی اصفهانی، سید ابوالحسن
نام پدر
سید محمد
متولد
۱۲۴۶ ش
محل تولد
اصفهان
رحلت
۱۳۲۵ ش یا ۱۳۶۵ ق یا ۱۹۴۶ م
اساتید
میرزا محمدحسن شیرازى
(میرزاى بزرگ)،
میرزا حبیبالله رشتى،
فاضل شربیانى،
شیخ محمدحسن مامقانى،
سید محمد کاظم یزدى،
آخوند خراسانى،
میرزا محمدتقى شیرازى و آیتالله شریعت اصفهانى
برخی آثار
صلاه المسافر (ابوالحسن اصفهانی)
وسیله النجاه (المحشی)
وسیله النجاه مع تعالیق الإمام الخمینی (موسوعه جلد ۲۶ و ۲۷)
وسیله الوصول الی حقائق الأصول
منتهی الوصول إلی غوامض کفایه الأصول من إفادات سیدنا العلامه الربانی السید أبوالحسن الإصفهانی قدسسرهالعالی
وسیله النجاه
بغیه الهداه فی شرح وسیله النجاه
کد مؤلف
AUTHORCODE00154AUTHORCODE
برای دیگر کاربردها، اصفهانی (ابهام زدایی) را ببینید.
سید ابوالحسن اصفهانی (۱۲۴۶- ۱۳۲۵ق)، فقیه، مرجع تقلید و نویسنده وسیله النجاه. او از شاگردان خاص آخوند خراسانى بود. پس از وفات نائینی و حائری یزدی در ۱۳۵۵ق و آقا ضیاء عراقی در ۱۳۶۱ق، مرجعیت عامه شیعه را بر عهده داشت و شاگردان زیادی پرورش داد.
ولادت
سیدابوالحسن اصفهانی در سال ۱۲۸۴ق در دهکده کوچک «مدیسه» لنجان اصفهان پا به عرصه وجود نهاد.
وى در اصل از سادات موسوى شهر بهبان بود. سالها پیش از تولد وى، پدر بزرگش سید عبدالحمید از بهبهان به اصفهان نقل مکان کرده بود. سید عبدالحمید از عالمان وارسته نجف و از شاگردان آیتالله شیخ محمدحسن نجفى معروف به «صاحب جواهر» بود او پس از مراجعت از نجف در اصفهان و لنجان ساکن شد و تا پایان عمر در آنجا به تدریس و انجام امور شرعى اشتغال داشت.
سید محمد پدر سید ابوالحسن نیز در همان ایامى که سید عبدالحمید به منظور فراگیرى علوم دینى به عراق مهاجرت کرده بود، در کربلا متولد شد ایشان اگر چه از زمره عالمان شمرده نمى شد مردى خداترس و روشن ضمیر بود که پس از وفات در شهرستان خوانسار به خاک سپرده شد.
تحصیلات
سید ابوالحسن دروس ابتدایى طلبگى را در زادگاه خود روستاى «مدیسه» لنجان نزد یکى از روحانیان آن دیار آغاز نمود و پس از گذراندن دوره ابتدایى تصمیم گرفت به حوزه علمیه اصفهان که در آن عصر یکى از حوزههاى مهم شیعى به شمار مى رفت مهاجرت نماید. برای این منظور با پدرش سید محمد به مشورت پرداخت اما پدر که از رنجهاى دروان طلبگى بر فرزند اندیشناک بود با وى موافقت نکرد. این ممانعت رفته رفته اشتیاق تحصیل را در آن فرزند نیک فرجام شدت بخشید و وى را بر هدف خود استوارتر مى ساخت تا اینکه سرانجام پدر را بر این سفر آسمانى با خویش همراه ساخت.
در اصفهان:
سید ابوالحسن در اوایل بلوغ هنگامى که فقط چهارده بهار را پشت سر نهاده بود، به اصفهان رفت و در مدرسه «صدر» حجرهاى گرفت و به درس و بحث مشغول شد. شبى از شبهاى زمستان وقتى پدرش برای دیدن فرزند خود به حجره او رفت با وضع نابهنجارى روبرو شد. حجره او را خالى از هر گونه وسایل ابتدایى برای زیستن دید. نه فرش و گلیم و زیراندازى، و نه چراغى برای روشن کردن حجره. دلسوزیهاى پدر نسبت به نوجوان بى قرارش بار دیگر با کلماتى مأیوس کننده روح او را آزرده خاطر و دل شکسته نمود. در این حال رو به سوى قبله ایستاد و امام زمان(عج) را مورد خطاب قرار داد و با چشمانى اشکبار و لحنى ملتمسهگانه از مولاى خود عنایتى کارساز را تقاضا کرد شرح توجه و لطف حضرت به وى مجالى دیگر مى طلبد. اما همین اندازه کافى است بدانیم که در پى آن توسل، روح امید و گشایش به جان و راه او دمیدن آغازید و توفیقات وى را انبوه ساخت.
طولى نکشید که ایشان پس از مدتى فراگیرى علوم دینى با قلبى شادمان به «مدیسه» بازگشت.
او در اصفهان از محضر استادانى همچون:
آیتالله کلباسى، آیتالله چهار سوقى، آیتالله درچهاى، آیتالله جهانگیرخان قشقایى و… بهرههاى فراوان برد و در همین ایام خود نیز به تدریس ادبیات عرب و فقه و اصول مى پرداخت.
در عراق:
او نزدیک به ده سال چون پیکارگر میدانهاى جهاد در حوزه علمیه اصفهان، پرتلاش به تحصیل و تدریس اشتغال داشت و هنوز به سن ۲۴ قدم ننهاده بود که به منظور بالا بردن معلومات خویش در سطح عالى و بهرهگیرى از دانش شخصیتهاى علمى حوزه بزرگ نجف و سامرا در سال ۱۳۰۷ق رهسپار عراق گردید. وى در آنجا از محضر بزرگانى چون آیات عظام: میرزا محمدحسن شیرازى (میرزاى بزرگ)، میرزا حبیبالله رشتى، فاضل شربیانى، شیخ محمدحسن مامقانى، سید محمد کاظم یزدى، آخوند خراسانى، میرزا محمدتقى شیرازى و آیتالله شریعت اصفهانى بسیار استفاده برد.
وى مدت سه سال در کربلا و سامرا به سر برد. در سامرا در درس آیتالله میرزا محمدحسن شیرازى شرکت میکرد. پس از آن در سال ۱۳۱۰ق به شهر نجف اشرف رفت و تا پایان عمر در آن دیار ماندگار شد. در این سالها از محضر اساتید بزرگ نجف استفاده برد تا خود از جمله مراجع شیعه گردید.
موقعیت علمى و مرجعیت
آیتالله اصفهانى داراى ذوقى سلیم و فهمى نیکو و نظرى صائب در استنباط و درک احکام و مسائل شرعى بود و همین خصوصیت او را در مجالس علمى زبانزد اهل دانش نموده بود. ژرف نگرى سید و تأمل و تعمق بسیارش در مسائل علمى ستودنى بود.
جولان فکرى و پژوهش بسیار او در جوانب هر مسأله باعث مى شد که در یک موضوع، نظریات گوناگونى در طول زمان، ارائه نماید و در مسائل پیچیده فقهى به گرشایى بپردازد. با این همه تا مدتهاى طولانى حلقه درس او را شاگردانى اندک تشکیل مى دادند. پس از اینکه میرزا محمدتقى شیرازى، مرجع تقلید شیعیان مردم را در مسائل احتیاطى خویش به وى ارجاع داد، آوازهاش بالا گرفت و روز به روز بر عدد شاگردانش افزوده مى شد، تا جایى که پس از درگذشت آیتالله سید محمد کاظم یزدى (۱۳۳۷ ق) حوزه درسش، پررونقترین مجمع علمى در میان مجامع علمى آن روزگار گردید.
پس از درگذشت آیتالله میرزا محمدتقى شیرازى (۱۳۲۸ ق) و آیتالله شریعت اصفهانى (۱۳۳۹ ق) سه نفر از علماى بزرگ نجف به عنوان مرجع تقلید مطرح شدند: آیتالله نایینى، آیتالله کاشفالغطاء و آیتالله سید ابوالحسن اصفهانى ولى با درگذشت آیتالله کاشفالغطاء در سال ۱۳۴۴ق و درگذشت آیتالله نایینى در سال ۱۳۵۵ق مقام مرجعیت و زعامت دینى شیعیان، در وجود آیتالله اصفهانى متمرکز و منحصر گردید و تا ده سال بعد که زندگى را وداع کرد در این مقام باقى بود.
ویژگیهاى اخلاقى
آیتالله اصفهانى افزون بر اینکه در علوم شرعى و معارف اسلامى تبحر خاصى داشت و در این میدان، گوى سبقت را از دیگران ربوده بود آراسته به صفات و ملکات اخلاقى بود. فروتنى، بزرگوارى، خویشتن دارى، ایثار، ساده زیستى و توکل بر خداوند و توسل به ائمه اطهار از جمله فضایل اخلاقى این آیت بزرگ الهى بود و دوست و دشمن بدان اذعان داشتند.
در سال ۱۳۴۹ق شخصى که به سببى با آیتالله سید ابوالحسن اصفهانى خصومت و کینهاى شدید در دل داشت دست به جنایت هولناکى زد و فرزند عالم و فاضل وى را در صف نماز جماعت با خنجر مورد حمله قرار داد و به طرز فجیعى او را کشت. پس از دستگیرى قاتل، آیتالله اصفهانى شخصى را به نمایندگى از طرف خود به دادگسترى فرستاد تا اسباب آزادى او را فراهم کند. آیتالله اصفهانى این گونه از قاتل فرزند خود گذشت و باعث شگفتى همگان گردید.
آیتالله اصفهانى زندگى بسیار سادهاى داشت و به دور از هر گونه مظاهر فریبنده مادى مى زیست. در اوایل طلبگى مجبور بود خود را با شرایط سخت و نامناسب مالى که بر حوزههاى علمیه حاکم بود و هم اکنون هم نیز هست تطبیق دهد. فشار مالى و شرایط سخت معاش به حدى بود که او مجبور شد به مدت پانزده شبانه روز با خانواده خویش در یک خرابه زندگى کند. یکى از علما در این باره میگوید: در خدمت آقا سید ابوالحسن اصفهانى بودم، وقتى از کوچهاى که در آن خرابهاى وجود داشت، گذر کردیم، فرمود: من با خانوادهام پانزده روز در این خرابه ساکن بودیم. چون صاحبخانه ما به من گفته بود که دیگر راضى نیست در خانهاش باشیم. به ناچار آنجا را تخلیه کردیم و به این خرابه منتقل شدیم. تا اینکه بالاخره موفق شدم خانهاى دیگر اجاره کنم.
وى پس از اینکه به مقام مرجعیت تقلید رسید و هر روز از اطراف و اکناف عالم، پول و وجوهات شرعى بسیارى به دستشان مى رسید، باز همچنان به زندگى ساده پیشین خود، زاهدانه ادامه مى داد، و به زخارف دنیوى به دیده حقارت مى نگریست. با اینکه خود سخت محتاج بود، نه خانه ملکى و نه خدمتکارى داشت که در تهیه و خرید مایحتاج زندگى به وى یارى رساند. با این حال کمتر روزى اتفاق مى افتاد که نیازمندى به آیتالله اصفهانى مراجعه کند و با دست خالى باز گردد. بسیار اتفاق مى افتاد که با اینکه خود سخت محتاج بود از بخشش به دیگران دریغ نمیکرد و آنان را بر خود ترجیح مى داد.
نوشتهاند: هنگامى که رهبر انقلاب عراق آیتالله میرزا محمدتقى شیرازى از تنگدستى سید ابوالحسن اصفهانى با اطلاع شد، ۵۰۰ لیره طلا برای او فرستاد تا با آن مبلغ، برای خود منزلى بخرد، ولى آیتالله اصفهانى آن ۵۰۰ لیره را در کمال تنگدستى خود به تعدادى از نانوایان شهر داد، تا با آن مبلغ نان مصرفى طلاب علوم دینى و تهیدستان تهیه شود.
دورنگر و ژرف اندیش
آیتالله امین جبل عاملى درباره آیتالله سید ابوالحسن اصفهانى میگوید:
در سال ۱۳۵۲ق که به عراق سفر کردم او را مورد ارزیابى قرار دادم. دیدم مردى است داراى فکرى بزرگ که میدان اندیشهاش وسیع است. در علم و فقه بسیار وسعت نظر دارد. دورنگر است و ژرف اندیش، داراى رأیى صائب است و تدبیرى نیکو و بسیار موقعیت شناس است.
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.